سنگنوشتههای هخامنشیان - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
- ️Sun Mar 26 2023
سنگنوشتههای هخامنشی، سنگنوشتههایی به خط میخی و بازمانده از سدههای چهارم تا ششمِ پیش از میلاد (از سلطنت کوروش دوم تا اردشیر سوم) هستند. این سنگنوشتهها افزونبر بایگانیِ اداری تخت جمشید و دیگر یافتههای باستانشناختی از منابع دستاول در نگارش تاریخ امپراتوری هخامنشیان هستند هرچند مورخان در این اَمر بیشتر به گزارشهای یونانی (مانند هرودوت) وابستهاند.[۱]
سنگنوشتههای هخامنشی با نمونههای آشوری و بابلیِ پیشینش از نظر چندزبانگی و شیوههای بلاغی متفاوتاند.[۲] کتیبههای هخامنشی سهزبانه هستند؛[۳] به زبانهای فارسی باستان، عیلامی و بابلی و از دو خط (میخیِ بابلی و میخیِ عیلامی که دو مُدل از یک نوع خط هستند) بهره بردهاند. نوشتهای که به فارسی باستان است موقعیتِ ممتاز در سنگنوشتهها را دارد: در بالا اگر سنگنوشته بهصورت عمودی است و در وسط اگر بهصورت افقی است.[۲]
رمزگشایی و خوانشِ خط میخی، ابتدا با سنگنوشتههای تخت جمشید آغاز و با سنگنوشتهٔ بیستون تکمیل شد. پژوهشگران ابتدا خطِ میخیِ فارسیِ باستان را رمزگشایی کردند و سپس نسخههای عیلامی و بابلی را براساس آن خواندند.[۴]
نقشهٔ مکانهای سنگنوشتههای هخامنشی. مرزهای امروزی نشان داده شدهاند.
سنگنوشتههای سهزبانه، وضعیت چندقومیتیِ امپراتوری را مینمایانند: زبان فارسی باستان یک زبان هندواروپایی است، زبان بابلی یک زبان سامی است و زبان عیلامی هم یک زبان مجزا است. سه نسخهٔ این سنگنوشتههای سهزبانه، ترجمهٔ دقیقِ یکدیگر نیستند. گاهی عباراتی در یکی از نسخههای هستند که در دو نسخهٔ دیگر نیستند. همچنین هنگامی که متون به افراد مشخصی اشاره میکنند، تفاوتهایی در جزئیات دیده میشود: نسخهٔ فارسی باستانی اغلب در توصیفِ حاکمان، نسخهٔ عیلامی در توصیفِ مکانها و نسخهٔ بابلی در توصیفِ مردمانِ تابع به کار میروند که نمایانندهٔ ارتباط هر یک از این زبانها با طبقات اجتماعیِ گویشورشان است.[۲]
برخی سنگنوشتههای هخامنشی مانندِ سنگ یادبودی که در نزدیکیِ کانال سوئز پیدا شد به خط هیروگلیف مصری نوشته شدهاند. دیگر متونِ به هیروگلیف بر سفالها و کوزههایی یافت شدند که احتمالاً در مصر ساخته شده بودهاند اما در شوش و تخت جمشید و بابل کشف شدند. مجسمهای از داریوش یکم هم در مصر ساخته شده بودهاست اما به شوش برده شده بودهاست.[۲]
غیبتِ «زبان آرامی امپراتوری» (Imperial Aramaic) با توجه به آنکه در دورههای بعدی زبان رسمی بود، قابل توجه است. بر روی چند شیءِ هخامنشی مانند مُهر و وزنه و سکه، علامتهای مجزای آرامی دیده میشود. تنها نوشتهٔ آرامیِ هخامنشی به نام پاپیروس بیستون در الفانتینِ مصر علیا پیدا شد که ترجمهای از سنگنوشتهٔ بیستون بود.[۲]
در ۱۹۵۸ ریچارد هلک آماری از شمار و طولِ نوشتههای عیلامی در سنگنوشتههای هخامنشی به دست داد. سنگنوشتهٔ بیستون طولانیترین سنگنوشته است درحالی که دیگر سنگنوشتهها، کوتاهتر و تکراریترند. ۴۴ متن عیلامی مربوط به سلطنت داریوش یکم، ۱۳ متن عیلامی مربوط به سلطنت خشایارشا یکم و یکی ۷ متن عیلامی هم مربوط به هر کدام از سلطنتهای اردشیر یکم و اردشیر دوم اند. تنها دو سنگنوشتهٔ عیلامیِ CMa و CMc مربوط به دوران سلطنت کوروش کبیر هستند.[۵]
بیشتر سنگنوشتههای هخامنشی در منطقهٔ مادریِ امپراتوری (پاسارگاد، تخت جمشید، نقش رستم) و شمارِ کمتری در دیگر نقاطِ امپراتوری (شوش، بیستون، گنجنامه، بابل) کشف شدهاند. از معدود سنگنوشتههای بیرون از ایران، سنگنوشتهٔ خشایارشا در ترکیه و چند سنگنوشتهٔ از زمان کوروش بزرگ است.[۲]
بیشتر نوشتهها بر روی بناها و مجسمههای سلطنتی هستند و نقوشِ بسیاری تکراریاند. سنگنوشتههای داریوش بزرگ توسطِ جانشیناتش تقلید شدند. پژوهشگران باور دارند که این پدیده بهجهتِ تأکید بر استمرار و تداوم امپراتوری بودهاست.[۶]
قاعدهٔ نامگذاریِ سنگنوشتههای هخامنشی ابتدا توسط رولاند کنت در سال ۱۹۵۳ ارائه شد[۷] و بعدها توسط مانفرد مایرهوفر، علیرضا شاپور شهبازی و رودیگر اشمیت بسط یافت.[۸]
حرف نخستِ نامِ مخففی که برای سنگنوشتهها برگزیده میشود، حرفِ نخستِ نامِ پادشاهی است که در سنگنوشته بیشتر به او اشاره شده، حرف دوم مربوط به مکانِ کشفِ سنگنوشتهاست و حرف سوم نیز توسط پژوهشگران برای ایجاد تمایز میانِ سنگنوشتههایی است که در یک مکان کشف شدهاند.[۷]
در کتاب کتیبههای هخامنشی، نوشتهٔ پیر لوکوک (Pierre Lecoq) فهرست سنگنوشتههای هخامنشی این گونه آمدهاست:[۹]
- سنگنوشتهٔ کوروش بزرگ در پاسارگاد (CMa)
- سنگنوشتهٔ داریوش بزرگ در بیستون
- سنگنوشتهٔ داریوش بزرگ در پارسه (DPa)
- سنگنوشتهٔ داریوش بزرگ در شوش (DSe)
- سنگنوشتهٔ داریوش بزرگ در شوش (DSf)
- سنگنوشتهٔ داریوش بزرگ در شوش (DSj)
- سنگنوشتهٔ داریوش بزرگ در شوش (DSs)
- سنگنوشتهٔ داریوش بزرگ در نقش رستم (DNa)
- سنگنوشتهٔ داریوش بزرگ در نقش رستم (DNb)
- سنگنوشتهٔ داریوش بزرگ در سو اِز (DZc)
- کتیبهٔ داریوش بزرگ در کاخ آپادانای شوش
- سنگنوشتهٔ اردشیر در شوش (A2Sa)
- سنگنوشتهٔ خشایارشا در پارسه (XPa)
- سنگنوشتهٔ خشایارشا در پارسه (XPb)
- سنگنوشتهٔ خشایارشا در پارسه (XPc)
- سنگنوشتهٔ خشایارشا در پارسه (XPd)
- سنگنوشتهٔ خشایارشا در پارسه (XPe)
- سنگنوشتهٔ خشایارشا در پارسه (XPf)
- سنگنوشتهٔ خشایارشا در پارسه (XPg)
- سنگنوشتهٔ خشایارشا در پارسه (XPh)
- سنگنبشتهٔ خشایارشا در شوش (xsb)
- سنگنبشتهٔ خشایارشا در شوش (xsc)
- سنگنبشتهٔ خشایارشا در شوش (xsd)
- کتیبهٔ سه زبانه خشایارشا در ترکیه
- کتیبهٔ داریوش دوم در شوش (D2sa)
- کتیبهٔ داریوش دوم در شوش (D2sb)
- کتیبهٔ داریوش دوم در شوش (D2sc)
- کتیبهٔ اردشیر دوم در همدان (A2Ha)
- کتیبهٔ اردشیر دوم در همدان (A2Hb)
- کتیبهٔ اردشیر دوم در همدان (A2Hc)
- کتیبهٔ اردشیر دوم در تخت جمشید (A2Pa)
- کتیبهٔ اردشیر دوم در شوش (A2sa)
- کتیبهٔ اردشیر دوم در شوش (A2sb)
- کتیبهٔ اردشیر دوم در شوش (A2sc)
- کتیبهٔ اردشیر دوم در شوش (A2sd)
- کتیبهٔ اردشیر سوم در تخت جمشید (A3pa)
زبانها | داریوش بزرگ | خشایارشا یکم | اردشیر یکم | داریوش دوم | اردشیر دوم | اردشیر سوم | کُل | |
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
D | X | A | D2 | A2 | A3 | |||
چهارزبانه | فارسی باستانی، بابلی، عیلامی، مصری | ۱ | ۱۵ | ۵ | ۲۱ | |||
سهزبانه | فارسی باستانی، بابلی، عیلامی | ۶۲ | ۲۴ | ۱ | ۱ | ۴ | ۱ | ۹۳ |
دوزَبانه | فارسی باستانی، عیلامی | ۴ | ۴ | |||||
فارسی باستانی، بابلی | ۱ | ۱ | ۲ | |||||
تکزبانه | فارسی باستانی | ۱۸ | ۱۰ | ۲ | ۴ | ۶ | ۳ | ۴۳ |
بابلی | ۴ | ۲ | ۱ | ۱ | ۸ | |||
عیلامی | ۳ | ۴ | ۷ | |||||
آرامی | ۱ | ۱ | ||||||
۹۳ | ۵۲ | ۱۰ | ۵ | ۱۴ | ۵ | ۱۷۹ |
Name | پادشاه | تاریخ کشف | مکان کشف | زبان | انتشار |
---|---|---|---|---|---|
AmHa | آریارامنس | ۱۹۳۰ | همدان | فارسی باستان | [۱۰] |
AsHa | آرسامس | ۱۹۲۰ | همدان | فارسی باستان | [۱۱] |
Cyrus A | کوروش دوم | ۱۸۵۰ | اوروک | بابلی | [۱۲] |
Cyrus B | ۱۹۲۳ | اور | بابلی | [۱۳] | |
استوانهٔ کوروش | ۱۸۷۹ | بابل | بابلی | [۱۴] | |
CMa | ۱۸۱۲ | پاسارگاد | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۱۵] | |
CMb | ۱۹۲۸ | پاسارگاد | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۱۶] | |
CMc | ۱۹۲۸ | پاسارگاد | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۱۷] | |
سنگنوشتهٔ زندان | ۱۹۵۲ | پاسارگاد | فارسی باستان، عیلامی | [۱۸] | |
CM-Fragment | ۱۹۶۱–۱۹۶۳ | پاسارگاد | فارسی باستان | [۱۹] | |
DB | داریوش یکم | ۱۸۳۵ | بیستون | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۲۰] |
DB Aram | ۱۹۰۶–۱۹۰۸ | الفانتین | آرامی | [۲۱] | |
DEa | ۱۸۵۱–۱۸۵۴ | کوهستان الوند | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۲۲] | |
DHa | ۱۹۲۶ | همدان | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۲۳] | |
DNa | ۱۸۴۳ | نقش رستم | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۲۴] | |
DNb | ۱۸۴۳ | نقش رستم | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۲۵] | |
DNc | ۱۸۴۸ | نقش رستم | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۲۶] | |
DNd | ۱۸۴۸ | نقش رستم
فارسی باستان، عیلامی، بابلی |
[۲۷] | ||
DNe | ۱۸۴۸ | نقش رستم | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۲۸] | |
DNf | ۲۰۰۱ | نقش رستم | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۲۹] | |
DPa | ۱۷۳۷ | تخت جمشید | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۳۰] | |
DPb | ۱۷۰۴ | تخت جمشید | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۳۱] | |
DPc | ۱۶۶۴–۱۶۷۰ | تخت جمشید | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۳۲] | |
DPd | ۱۷۷۴–۱۷۷۸ | تخت جمشید | فارسی باستان | [۳۳] | |
DPe | ۱۷۷۴–۱۷۷۸ | تخت جمشید | فارسی باستان | [۳۴] | |
DPf | ۱۷۷۴–۱۷۷۸ | تخت جمشید | عیلامی | [۳۵] | |
DPg | ۱۷۷۴–۱۷۷۸ | تخت جمشید | بابلی | [۳۶] | |
DPh | ۱۹۳۳ | تخت جمشید | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۳۷] | |
DSaa | ۱۹۶۹/۱۹۷۰ | شوش | بابلی | [۳۸] | |
DSab | ۱۹۷۲ | شوش | فارسی باستان، عیلامی، بابلی، مصری | [۳۹] | |
DSf | ۱۹۰۰ | شوش | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۴۰] | |
DSq | ۱۹۲۹ | شوش | فارسی باستان | [۴۱] | |
DSz | ۱۹۶۹/۱۹۷۰ | شوش | عیلامی | [۴۲] | |
XEa | خشایارشا یکم | ۱۸۵۱–۱۸۵۴ | کوهستان الوند | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۴۳] |
XPa | ۱۸۳۹ | تخت جمشید | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۴۴] | |
XPb | ۱۷۱۱ | تخت جمشید | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۴۵] | |
XPc | ۱۷۱۱ | تخت جمشید | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۴۶] | |
XPd | ۱۸۵۱–۱۸۵۴ | تخت جمشید | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۴۷] | |
XVa | ۱۸۲۷ | وان | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۴۸] | |
اردشیر یکم | |||||
داریوش دوم | |||||
A2Ha | اردشیر دوم | ۱۸۸۶ | همدان | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۴۹] |
A2Hb | ۱۹۲۶ | همدان | فارسی باستان | [۵۰] | |
A2Hc | ۱۹۴۸ | همدان | فارسی باستان | [۵۱] | |
A2Hd | همدان | ||||
A2Sa | ۱۸۴۹–۱۸۵۲ | شوش | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۵۲] | |
A2Sb | ۱۸۴۹–۱۸۵۲ | شوش | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۵۳] | |
A2Sc | ۱۸۹۰ | شوش | فارسی باستان | [۵۴] | |
A2Sd | ۱۸۴۹–۱۸۵۲ | شوش | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۵۵] | |
A3Pa | اردشیر سوم | ۱۸۵۱–۱۸۵۴ | تخت جمشید | فارسی باستان | [۵۶] |
A3Pb | ۱۹۳۰ | تخت جمشید | فارسی باستان، عیلامی، بابلی | [۵۷] |
کتیبههای پیبنای کاخ آپادانا تخت جمشید
[ویرایش]
کتیبههای پیبنای کاخ آپادانایِ تخت جمشید هشت کتیبهٔ باستانی هستند که از دوران زمامداری داریوش بزرگ به جا ماندهاند. این کتیبهها از زیر ستونهای کاخ آپادانا در تخت جمشید کشف شدهاند. چهار کتیبه از این کتیبهها از جنس طلا و چهار کتیبهٔ دیگر از جنس نقرهاند. بزرگترین و باشکوهترین کاخ داریوش اول، آپادانا بودهاست. بنای این کاخ در تاریخ ۵۱۵ پیش از میلاد آغاز شد و تکمیل آن سی سال طول کشید. ساختمان این کاخ بزرگ و باشکوه، کاری ماندنی محسوب میشد، به همین سبب داریوش بزرگ فرمان داد تا نام و نشان و ویژگیهای ایرانشهر (ایران) را بر چهار کتیبهٔ (/خشت) طلایی و چهار کتیبهٔ نقرهای، به سه زبان و خط پارسی باستان، بابلی و عیلامی حک کنند و چهار جعبهٔ سنگی که هرکدام ۴۵ سانتیمتر طول و عرض و ۱۵ سانتیمتر بلندی داشت، ساختند و در هر جعبه، یک کتیبهٔ طلایی و یک کتیبهٔ نقرهای بههمراه چند سکه، از نوع سکههای ایونیه و لودیه و یونان، که در آن روزگار رواج داشت قرار دادند (در سال ۵۱۵ پیش از میلاد هنوز سکهٔ داریوش، موسوم به داریک یا داریوشی، ضرب نشده بود) و در چهار گوشه تالار کاخ، زیر پی دیوار آپادانا، با تخته سنگهایی گران مدفون ساختند.[۵۸]
کتیبهٔ پیبنای دیوار جنوبی
[ویرایش]
کتیبههای پیبنای دیوار جنوبی تخت جمشید بخشی از کتیبههای موجود در تخت جمشید هستند که در ضلع جنوبی پارسه قرار دارند. این کتیبهها بهفرمانِ داریوش بزرگ و هنگامی که درب جنوبی جایگاه آمدوشد به تخت جمشید بود، به مناسبت پیبنای کاخ تخت جمشید نوشته شدهاند. این کتیبهها بر روی تختهسنگی در ابعاد ۷۲۰ در ۲۰۵ سانتیمتر که در جبههٔ جنوبی کار گذاشتهاست، نوشته شدهاست. این کتیبه از چهار قسمت تشکیل شدهاند که در هر قسمتِ آن کتیبهای به خط میخی کنده شدهاست. دو کتیبهٔ سمت چپ (غربی) به خط و زبان فارسی باستان نوشته شدهاند. دو کتیبهٔ سمت راست (شرقی) از چپ به راست بهترتیب به خط میخی ایلامی و خط میخی بابلی نوشته شدهاند.[۵۹]
کتیبهٔ اردشیر یکم در تخت جمشید یکی از چندین کتیبهٔ موجود در تخت جمشید است که از دوران هخامنشیان به جا ماندهاست. این کتیبه نشان میدهد که او نیز از پدر خود خشایارشا و نیایش داریوش بزرگ در دین پیروی کرده و پیرو کیش اهورایی بودهاست.[۶۰]
در شوش ۱۹ کتیبه از داریوش باقی ماندهاست که مهمترین آنها عبارتند از:
- کتیبه DSe: در ۵۲ سطر مشتمل بر ۱- مدح اهوره مزدا ۲- معرفی داریوش ۳- نام سرزمینهای خراجگزار ۴- روش حکومت و شرح بعضی از کارهای داریوش ۵- دعا به خود، نوشته شدهاست.[۶۱]
- کتیبه DSf: در ۵۸ سطر نوشته شدهاست و مشتمل بر ۱- مدح اهوره مزدا ۲- معرفی داریوش و ستایش اهوره مزدا که پادشاهی را به او اعطا کردهاست. ۳- درباره ساختن کاخ شوش و مواد ساختمانی که در آن به کار رفتهاست. ۴- دعا به خود و پدر و کشورش.[۶۲]
کتیبههای دیگر، کتیبههای کوچکی هستند و غالباً در معرفی داریوش با یه یادبود بنایی نگاشته شدهاند.[۶۳]
کتیبهٔ داریوش بزرگ در کاخ آپادانای شوش، یکی از الواح ارزشمندی است که متعلق به دوران هخامنشیان میباشد. این لوح در یکی از دروازههای کاخ آپادانا شوش کشف شدهاست. در سال ۱۹۱۱ (میلادی) ژاک دو مورگان و رولاند دو مکوئنم با حفاری در کاخ آپادانای شوش موفق به این اکتشاف شدند. این لوحهٔ تاریخی که از خاک رس میباشد، در موزهٔ لوور نگهداری میشود. کتیبهٔ داریوش بزرگ، دارای ابعاد ۴۲ در ۴۲ سانتیمتر است و قسمتی از آن از بین رفتهاست. کتیبهٔ داریوش بزرگ در کاخ آپادانای شوش به خط پارسی کهن است و یکی از نخستین متون به جا مانده از این پادشاه هخامنشی در آستانه به دست گرفتن قدرت میباشد. این کتیبه علاوهبر اینکه مجوز و فرماننامهٔ ساخت بنای کاخ آپادانای شوش را بیان کردهاست، اطلاعات گرانقدری را در مورد داریوش اول و هخامنشیان به باستانشناسان ارائه دادهاست.[۶۴]
افزون بر این سنگنوشتهٔ معروف و بزرگِ بستون (در ادامه)، ده کتیبه کوچک که هر کدام دارای چند کلمه بیش نیست و در آن نام شورشیان ذکر شده و یک کتیبه ۱۸ سطری که مشتمل بر معرفی داریوش است، در بیستون کشف گردیده است.[۶۵]
سنگنوشتهٔ بیستون بزرگترین سنگنوشتهٔ جهان، نخستین متن شناخته شدهٔ ایرانی و از آثار دودمان هخامنشیان (۵۲۰ پ. م) واقع در شهر بیستون در سی کیلومتری شهر کرمانشاه بر دامنهٔ کوه بیستون است. سنگنوشته بیستون یکی از مهمترین و مشهورترین سندهای تاریخ جهان و مهمترین متن تاریخی در زمان هخامنشیان است که شرح پیروزی داریوش بزرگ را بر گوماته مغ و به بند کشیدن یاغیان را نشان میدهد. محوطهٔ بیستون از آثار ملی ایران است و خود این اثر هم از سال ۲۰۰۶ یکی از آثار ثبت شدهٔ ایران در میراث جهانی یونسکو است.[۶۶][۶۷] این سنگنوشته دارای پنج ستون و به سه زبان فارسی باستان، اکدی و عیلامی است.[۶۸]
کتیبههای داریوش بزرگ در سوئز، یادبودهایی بودند که به چهار زبان پارسی باستان، عیلامی، بابلی و مصری نوشته شده بودند و در وادی تملات، برای یادآوری بازکردن کانالی میان رود نیل و دریاچهٔ تلخ بزرگ، نصب شده بودند. بهترین یادبود حفظشده، سنگ یادبودی است از جنس گرانیت صورتی که توسط چارلز دو لیسپس، پسر فردینان دو لیسپس، در ۳۰ کیلومتری سوئز و در سال ۱۸۶۶ کشف شد. این یادبود که با نام سنگ یادبود شالوف نیز شناخته میشود، احداث نیای کانال سوئز مدرن توسط ایرانیان را ضبط کردهاست، کانالی که از طریق وادی تملات، بوباستیس (که به شاخهای از رود نیل متصل است) را به دریاچهٔ تمساح و از آنجا با استفاده از راهآبهای طبیعی، به دریای سرخ متصل میکند. هدف اصلی این کانال، ساختن راهِ کشتیرانیای میان نیل و دریای سرخ و در حقیقت میان مصر و ایران بود.
کتیبهٔ سهزبانهٔ خشایارشا در نزدیکی دریاچهٔ وان ترکیه، بر فراز صخرهای و در ارتفاع ۲۰متری از سطح زمین و در نزدیکی یک قلعه واقع شدهاست. این کتیبه در اصل توسط داریوش بزرگ آمادهسازی شدهاست اما بهدلایلی تکمیل نشده و خالی رها شدهاست، اما خشایارشا پسر داریوش بزرگ، در دوران زمامداری خود آن را به سه زبان پارسی باستان، بابلی و عیلامی تکمیل کرده و به یادگار گذاشتهاست. این کتیبه ۲۷ سطر و ۳ ستون دارد و از چپ به راست، به سه زبان پارسی باستان، بابلی و عیلامی نوشته شدهاست. این کتیبه بههمراه یادمانهای سوئز، تنها کتیبهٔ شاهنشاهی هخامنشی است که در خارج از مرزهای کنونی ایران قرار دارد.[۶۹]
سنگنوشتههای گنجنامه نوشتارهایی از دوران داریوش و خشایارشای هخامنشی است که بر دل یکی از صخرههای کوه الوند در فاصله ۵ کیلومتری غرب همدان و در انتهای درهٔ عباسآباد حکاکی شدهاست. کتیبهها هر کدام در سه ستون ۲۰ سطری به زبانهای پارسی باستان، بابلی و عیلامی قدیم نوشته شدهاند. متن پارسی باستان در سمت چپ هر دو لوح جای گرفتهاست و ۱۱۵ سانتیمتر پهنا دارد. متن بابلی در وسط هر دو کتیبه نوشته شده و متن عیلامی در ستون سوم قراردارد.
این سنگنوشته مشتمل است بر مدح اَهورهمَزدا و معرفی داریوش. تفضلی میگوید احتمالاً این کتیبه به دستور خشایارشا نگاشته شدهاست.[۷۰]
منشور حقوق بشر کوروش یا استوانهٔ کوروش بزرگ لوحی از گل پختهاست که در سال ۵۳۸ پیش از میلاد بهفرمان کوروش بزرگ هخامنشی پادشاه و بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی نگاشته شدهاست. نیمهٔ نخست این لوح از زبان رویدادنگاران بابلی و نیمهٔ پایانی آن سخنان و دستورهای کورش به زبان و خط میخی اکدی (بابلی نو) نوشته شدهاست. این استوانه در سال ۱۲۵۸ خورشیدی/ ۱۸۷۹ میلادی در نیایشگاه اِسَگیله (معبد مردوک، خدای بزرگ بابلی) در شهرِ باستانیِ بابل پیدا شده و در موزهٔ بریتانیا در شهر لندن نگهداری میشود. این منشور یکی از بزرگترین نشانههای روحیهٔ بردباری در فرهنگ ایرانی است.[۷۱]
سنگنوشتهٔ هخامنشی در جزیرهٔ خارک در سال ۱۳۸۶ در پی احداث جادهای در جزیرهٔ خارک کشف شدهاست که به خط میخی ایران باستان و با طول و عرض تقریبی یک متر میباشد که بر روی سنگی مرجانی نوشته شدهاست. طبق تاریخگذاری این کتیبه، قدمت آن به ۲۴۰۰ سال پیش و زمان هخامنشیان بازمیگردد.[۷۲]
هرچند از همان سدهٔ نوزدهم میلادی برای خاور نزدیک آثار تاریخی جلب میشد اما مشخصاً دربارهٔ ایران از دهه ۱۹۳۰ بود که پس از افزایش چشمگیر حفاریهای غیرقانونی در غربِ این کشور، محصولات ایران به بازار هنر سرازیر شدند. «رونق واقعی جعل» پس از جنگ جهانی دوم تا انقلاب اسلامی اتفاق افتاد. کتیبههای جعلی برای افزایش ارزش تاریخیِ اشیاء (که بعضاً برخی اشیاء، خودشان قدیمی بودند) حک میشدند. کتیبهها اغلب از روی کتابها کپی میشدند. آنها را میتوان بر روی لوحهای فلزی، گِلی و سنگی، اشیاء تصویری، سلاحها، جواهرات و مُهرها یافت. رودیگر اشمیت در مجموع ۲۷ کتیبه جعلی را شناسایی و ثبت کرد.[۷۴]
در سال ۱۹۵۳، رولاند گراب کنت (Roland Grubb Kent)، کتیبههای جعلیِ شناختهشده را فهرست کرد، نامِ Spurium (مخفف Spur) را به آنها داد و برای آنها یک نمایه (index) تخت عنوانِ «spur. a–h» ارائه کرد. مانفرد مایرهوفر (Manfred Mayrhofer) در سال ۱۹۷۸ (i-k) بر این فهرست افزود. رودیگر اشمیت هم در سال ۲۰۰۷ نامهای جدیدی به آنها داد: F برای جعلی و N برای ماکت.[۷۴]
جایگاه خدا و شاه در سنگنوشتهها
[ویرایش]
شاه ایران در کانون نظام شاهنشاهی قرار داشت. خدای بزرگ، اهورامزدا او را برای فرمانروایی بر سرزمینها و اقوام گوناگون بر روی زمین گماشته و به پارس برتری بخشیده بود. هیچ شاهی در پارس بدون این حمایت الهی فرمان نمیراند. شاه، آفریدهٔ اهورامزدا و بخشی از آفرینش پربرکت او بود که شادی و نیکبختی را برای تمام نوع بشر تضمین میکرد. بنابراین همگان شاه ایران را گرامی داشتند، از او اطاعت میکردند و به او خراج (فارسی باستان: باج) میپرداختند. شاه، استوارسازنده طرح اهورامزدا برای حفظ نظم کامل جهانی بود که همه کس از آن سود میبرد. در این طرح شاه و خداوند یکدیگر را تکمیل میکردند و هدف یگانهای داشتند.[۷۵]
رضا مرادی غیاثآبادی، محتواهای ستون پنجم سنگنوشتهٔ بیستون که به سرکوب سکاییان پرداخته و ادعا شده که آنان اهورامزدا را نمیپرستند و بند پنجم هشتمین سنگنوشتهٔ خشاریارشا در تخت جمشید (XPh) که به تخریب نیایشگاههایِ غیرِ اَهورایی با برچسبِ «دیوکده» اشاره کرده را مَصادیقِ سختگیریهای مذهبی و ممنوعیتِ ادیان دانسته است.[۷۶] او همچنین با اشاره به «کُشتارها و شکنجهها و مجازاتهای داریوش، مَشروح در» بندِ ۱۹ از ستون یکم تحریر فارسی کتیبهٔ بیستون، بندهای ۱۸ تا ۱۹ ستون یکم تحریر بابلی همین کتیبه و بندهای ۲۰ و ۲۵ تا ۵۰ تحریر بابلیِ همین کتیبه که جزئیات بیشتری از دو تحریرِ فارسی و عیلامی دارد،[۷۷] داریوش را متهم به ستمگری میکند.[۷۸]
تاریخچه پژوهش در زبان فارسی باستان
[ویرایش]
اولین آشنایی اروپائیان با خطوط میخی در سال ۱۶۱۸ میلادی روی داد یعنی در زمانی که سفرای پادشاه اسپانیا فیلیپ سوم در دربار شاه عباسی اول بنامهای راهب آنتونیو دو گووهآ[Latin ۱] و دوک دن گارسیا د سیلوا فیگوروا[Latin ۲] برای اولین بار در اروپا موضوع علائم میخی را که در ویرانههای کاخ داریوش بزرگ در تختجمشید پیدا شده بود به اطلاع محققین رساندند. گارسیا یادآور شد که خطوطی را که دیده بههیچوجه با خطوط دیگر شباهت نداشته و صور هرمی شکلی است که به طرق مختلف نقش شدهاست.[۷۹]
در سال ۱۶۲۱ پیشاهنگ شرقیشناس کشور ایتالیا به نام پیترو دلاواله ویرانههای تخت جمشید را توصیف نمود و از پنج علامت خطوط میخی نسخههایی عکسبرداری، یعنی شبیهنویسی کرد. با توجه به سمت و جهت استقرار علائم چنین استنباط نمود که خطوط مزبور باید از چپ به راست خوانده شود. دلاواله علائم میخی را به دقت نسخهبرداری کرد و جهت خواندن خطوط مزبور را تعیین نمود.[۸۰]
در سال ۱۶۷۴ جهانگرد فرانسوی موسوم به ژان شاردن نسخهای از کتیبههای فارسی باستان را به همراه خود به کشور اروپا برد. او به اشتباه تصور میکرد که کتیبههای مزبور باید مانند هزوارشهای چینی از بالا به پائین خوانده شود.[۸۱]
کشف رمز خواندن خطوط میخی بعدها به کندی انجام گرفت؛ بدین معنی که برای خواندن کتیبهها لازم بود معنای هر علامت معلوم گردد، در حالی که هنوز زبانی که این خطوط میخی بدان تحریر شده بود و زمان تحریز و ملت منتسب به آن از مسائل مجهول بهشمار میرفت.[۸۲]
در ماه مارس ۱۷۶۵ میلادی، کارستن نیبور مورخ شهیر و نامی، در حین سیر و گردش خویش، چند روزی را هم در تختجمشید گذرانید و از کتیبههای معروف و تازه کشف شده نسخهبرداری دقیق نمود. این اقدام وی گامی بود که به جلو برداشته شد، زیرا تا آن زمان هنوز در اروپا نسخهٔ دقیقی از متون مرتبط به یکدیگر وجود نداشت. کارستن نیبور نظر پیترو دلاواره را مبنی بر اینکه خطوط میخی باید از راست به چپ خوانده شود تائید و تصدیق نمود و علاوه بر آن نیبور به این نکته توجه کرد که کلیهٔ کتیبههای تختجمشید در سرستون قرار گرفته یا در روی لوحههای جداگانهای منقوش است و این لوحهها هم سهگانه بودهاست. در نتیجهٔ این مشاهدات چنین نتیجه گرفت که کتیبههای مزبور با سه نوع خط نوشته شده، ولی متن همهٔ آنها یکی است. خط نوع اول سادهتر و الفبایی و مشتمل بر ۴۲ علامت میباشد. اثر نیبور که در سال ۱۷۷۸ میلادی انتشار یافت در امر آشنایی اروپائیان با خطوط میخی کمک شایانی نمود و مبنا و پایهٔ کشف رمز خواندن خط مزبور قرار گرفت و از اینرو تمام کوششها در راه مطالعه و تحقیق دربارهٔ خط ساده معطوف و متمرکز گردید.[۸۳]
در سال ۱۷۹۸ م دانشمند آلمانی، گ تیخسن[Latin ۳] به این نتیجه رسید که خط کج در کتیبههای نوع اول جنبه مقسم کلمات را دارد. او بعد از دقت زیاد پی برد که تعداد علائم بین اینگونه مقسمها، هیچگاه از رقم ده تجاوز نمیکند. این مشاهدات سبب شد که تیخسن با نظر نیبور مبنی بر اینکه نوع اول خط الفبایی است و گروه علائم واقع در بین خطوط میخی کج، معرف واژهها و کلمات میباشد و هر علامتی نماینده یک حرف است، موافقت کرد. بهعلاوه تیخسن، اینطور فکر میکرد که هر سه نوع خط جنبه الفبایی دارد و خود کتیبهها مربوط به پادشاهان پارت و اشکانی میباشد، گرچه تمام نظرات «تیخسن» کاملاً منطبق با واقعیت نبود، اما بدون تردید نظر وی در مورد مفهوم و معنای خط کج در کشف خواندن خطوط میخی قدمی بسیار مؤثر بود.[۸۴]
در سال ۱۸۰۲ م ف. مونتر[Latin ۴] دانمارکی چنین نظر داد که گروه علائمی که زیاد دیده میشود، حاوی القاب پادشاهان است و چون این کتیبهها در ایران کشف شده، بنابراین باید چنین حدس زد که به دستور و فرمان پادشاهان ایران نیز حک گردیده است. مقارن همین احوال باستانشناسان نیز به نوبه خود اعتراف کردند که کاخهای پرسپولیس (مجموعاً) از کاخهای هخامنشیان بهشمار میآید و کتیبههایی که روی دیوارهای کاخ را پوشانیده است به دورهای منسوب است که بناهای مزبور ساخته شدهاست. از اینرو مونتر چنین نتیجه گرفت که زبان نوع اول مربوط به زبان ایران باستان و نزدیک به زبان اوستا است. او توجه به قوانین و قواعد زبان اوستایی و مراجعه به خطوط پهلوی و گرجی و ارمنی چهارده علامت از علائم خطوط میخی را خواند، ولی بهطوریکه بعداً معلوم گردید، از آن چهارده علامت فقط دو حرف a و b را صحیح خوانده بود. مونتر به این مطلب نیز توجه کرد که در نقش رستم نقوش برجسته مصریها و نوبیها و سایر ملل آفریقایی یعنی کسانی که از اتباع دولت ایران بوده و جز خراجگزار پادشاهان ایران باستان محسوب میشدند، کنده شدهاست. طبق منابع و مآخذ یونانی معلوم بود که سرزمین امپراتوری عظیمالشان ایران تا قاره آفریقا فقط در دوران سلطه و اقتدار هخامنشیان گسترش داشتهاست. پس مونتر اینطور نتیجه گرفت که کتیبههای خط میخی مکشوف در ایران به سه زبان عمده حکومت هخامنشیان تنظیم گردیده و موضوع متنهای تمام انواع خطوط یکی است. مونتر نظر مهم دیگری نیز ابراز کرد و گفت که امکان دارد بعضی از تغییرات در انتهای گروه علائم (کلمات) تغییرات صرفی و دستوری باشد.[۸۵]
بدین ترتیب اقدامات مربوط به کشف رموز خواندن خط میخی به کندی و تحمل رنج زیاد پیش میرفت و تمام نتایج مثبتی که به دست میآمد از دایره فرضیه و توهم قدم فراتر نمینهاد. بیش از ۱۰۰ سال گذشت تا فقط ۲ علامت، آنهم از روی حدس شناخته شد. جای تعجب نیست که بسیاری از محققین راه تخیل پیمودند بهطوریکه در سال ۱۸۰۲، شخصی بنام لیختن اشتین[Latin ۵] اعتقاد راسخ داشت که علائم خطوط میخی هر سه نوع از انواع الفبای کوفی است و باید از راست به چپ خوانده شود. او معتقد بود که این خطوط به زبان عربی نوشته شده و به سبک و روش آیات قرآن حاوی آیاتی است. یکی دیگر از معاصرین تیخسن، بنام س. ویته[Latin ۶] عقیده داشت که اهرام مصر و ویرانههای تخت جمشید در طبیعت به وجود آمدهاند و نتیجه و ثمره پیدایش آتشفشانی است. قبل از آن بعضی دانشمندان میکوشیدند تا خطوط میخی را به زبان یونانی بخوانند.[۸۶]
گروتفند ۲۷ ساله به خواندن کتیبههای خطوط میخی تخت جمشید پرداخت. اساس کار او به این منوال بود که بعضی از نظریات و افکار پیشینیها را پذیرفت و با ابنی نظر که خط کج، مقسم کلمات است موافقت نمود. همچنین تائید کرد که گروه هفت علامتی که غالباً و مکرراً به چشم می خورد به معنای پادشاه است و کتیبههای مزبور متعلق به دوره هخامنشیان میباشد و برای تعیین نام واقعی پادشاهان ایران باید به زبان اوستایی متوسل شد و علامتی که بیشتر به چشم می خورد همان حرف «a» میباشد. بدیهی است این نظریات باز هم کلاً جنبه فرضیه را داشت، ولی گروتفند از بین کلیه این فرضیهها و نظریهها روش خود را برگزید.[۸۷]
- ↑ Howe, T.; Müller, S.; Stoneman, R. (2016). Ancient Historiography on War and Empire. Oxbow Books. p. 26. ISBN 978-1-78570-302-7. Retrieved 2023-03-26.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ Matthew W. Stolper: Achämenid Languages and Inscriptions. In: John E. Curtis, Nigel Tallis (Hrsg.): Forgotten Empire. The World of Ancient Persia. University of California Press, Berkeley/ Los Angeles 2005, S. 18–24.
- ↑ علیرضا شاپور شهبازی، راهنمای مستند تخت جمشید، به کوشش سفیران.، شیراز: بنیاد پژوهشی پارسه-پاسارگاد
- ↑ Mousavi, Ali (2012-03-14). "VI. PERSEPOLIS AND THE PUZZLE OF THE CUNEIFORM INSCRIPTIONS". Persepolis. DE GRUYTER. pp. 113–122. doi:10.1515/9781614510338.113. In this way, the exploration of the ancient ruins at Persepolis proved to be one important key to the development of historical and archaeological studies in the first half of the nineteenth century.
- ↑ Richard Hallock: Notes on Achaemenid Elamite. In: Journal of Near Eastern Studies. Band 17, 1958, S. 256.
- ↑ Morris, I.; Scheidel, W. (2009). The Dynamics of Ancient Empires: State Power from Assyria to Byzantium. Oxford Series in Ecology and Evolution Series. Oxford University Press, USA. p. 99. ISBN 978-0-19-537158-1. Retrieved 2023-03-26.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ Roland Grubb Kent: Old Persian: Grammar, Texts, Lexicon. 2. revidierte Auflage (=American Oriental Series. Band 33). New Haven 1953 (babel.hathitrust.org, Digitalisat)
- ↑ Rüdiger Schmitt: Die altpersischen Inschriften der Achaimeniden. Editio minor mit deutscher Übersetzung. Reichert, Wiesbaden 2009. (سنگنوشتههای هخامنشیان در بایگانی اینترنت)
- ↑ لوکوک، کتیبههای هخامنشی، 205-329.
- ↑ Herzfeld 1930, Schaeder 1930, Schaeder 1931, Herzfeld 1931a, Herzfeld 1932, Brandenstein 1932, Schaeder 1935, Herzfeld 1937, Herzfeld 1938, Sen 1941, Kent 1946, Kent 1953, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Schmitt 1999a, Schmitt 2007, Schmitt 2009
- ↑ Kent 1946, Kent 1953, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Schmitt 1999, Schmitt 2007, Schmitt 2009
- ↑ Loftus 1850, Weißbach 1911a, Schott 1930, Schaudig 2001, Waters 2018
- ↑ Gadd 1928, Walker 1981, Schaudig 2001, Waters 2018
- ↑ Rawlinson 1880, Nies/Keiser 1920, Finkel 2013, Schaudig 2018
- ↑ Morier 1812, Rawlinson 1847, Weißbach 1894, Weißbach 1911a, Kent 1953, Borger/Hinz 1959, Nylander 1967, Stronach 1978, Schaudig 2001
- ↑ Herzfeld 1929, Herzfeld 1938, Kent 1953, Hallock 1958, Borger/Hinz 1959, Nylander 1967, Stronach 1978
- ↑ Herzfeld 1929, Herzfeld 1938, Kent 1953, Borger/Hinz 1959, Nylander 1967, Stronach 1978, Cool Root 1979, Schaudig 2001
- ↑ Sami 1956, Borger/Hinz 1959, Cameron 1967, Stronach 1978, Mayrhofer 1978, Schaudig 2001
- ↑ Stronach 1965, Lecoq 1974, Stronach 1978, Mayrhofer 1978, Schaudig 2001
- ↑ Rawlinson 1846, Rawlinson 1849, Rawlinson 1851, Norris 1855, Jackson 1903, Jackson 1906, King/Thompson 1907, Weißbach 1890, Weißbach 1911a, Cameron 1951, Kent 1953, Voigtlander 1956, Cameron 1960, Vallat 1977, Voigtlander 1978, Greenfield/Porten 1982, Borger/Hinz 1984, Grillot-Susini/Herrenschmidt/Malbran-Labat 1993, Porten 1993, Malbran-Labat 1994, Lecoq 1997, Seidl 1999, Bae 2001, Kuhrt 2007, Schmitt 2009
- ↑ Mitchell, Christine (2017). "Berlin Papyrus P. 13447 and the Library of the Yehudite Colony at Elephantine". Journal of Near Eastern Studies. University of Chicago Press. 76 (1): 139–147. doi:10.1086/690226. ISSN 0022-2968. Archived from the original on 30 September 2023. Retrieved 21 September 2023.
{{cite journal}}
: نگهداری یادکرد:ربات:وضعیت نامعلوم پیوند اصلی (link) - ↑ Flandin/Coste 1851–1854, Schulz 1840, Brugsch 1862/1863, de Morgan 1894–1905, Jackson 1906, Weißbach 1911a, Schaeder 1931, Sen 1941, Kent 1953, Vallat 1977, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Schmitt 2007, Schmitt 2009
- ↑ Herzfeld 1926, Smith 1926, Weißbach 1927, Kent 1931b, Brandenstein 1932, Herzfeld 1938, Kent 1953, Frye 1963, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Kuhrt 2007, Schmitt 2009
- ↑ Westergaard 1844, Lassen 1845, Westergaard 1845, Hitzig 1847, Rawlinson 1847, Flandin/Coste 1851–1854, Norris 1855, Spiegel 1862, Kern 1869, Oppert 1870, Bezold 1882, Stolze 1882, Weißbach 1911a, Weißbach 1911b, Friedrich 1928, Kent 1939, Kent 1953, Schmidt 1970, Vallat 1977, Grillot-Susini 1987, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Schmitt 2000, Kuhrt 2007, Schmitt 2009
- ↑ Weißbach 1911a, Weißbach 1911b, Herzfeld 1938, Kent 1939, Kent 1953, Hinz 1969, Schmidt 1970, Vallat 1977, Sims-Williams 1981, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Schmitt 2000, Kuhrt 2007, Schmitt 2009
- ↑ Rawlinson 1850, Rawlinson 1851, Norris 1855, Perrot/Chipiez 1890, Maspero 1899, Weißbach 1911a, Weißbach 1911b, Kent 1939, Kent 1953, Schmidt 1970, Vallat 1977, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Schmitt 2000, Henkelman 2003, Schmitt 2009
- ↑ Rawlinson 1850, Rawlinson 1851, Norris 1855, Weißbach 1911a, Weißbach 1911b, Kent 1939, Kent 1953, Schmidt 1970, Borger 1972, Vallat 1977, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Schmitt 2000, Borger 2000, Henkelman 2003, Schmitt 2009
- ↑ Rawlinson 1850, Norris 1855, Oppert 1859, Dieulafoy 1885, Weißbach 1911a, Weißbach 1911b, Kent 1953, Schmidt 1970, Vallat 1977, Mayrhofer 1978, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Schmitt 1999a, Kuhrt 2007, Schmitt 2009
- ↑ Delshad/Doroodi 2019
- ↑ De Bruyn 1737, Niebuhr 1774–1778, Flandin/Coste 1851–1854, Westergaard 1845a, Westergaard 1845b, Tolman 1908, Weißbach 1911a, Schmidt 1953, Kent 1953, Shabazi 1985, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Schmitt 2009
- ↑ De Bruyn 1737, Gobineau 1864, Dieulafoy 1890, Weißbach 1890, Weißbach 1911a, Benveniste 1951, Kent 1953, Shabazi 1985, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Kuhrt 2007, Schmitt 2009
- ↑ Chardin 1740, Kämpfer 1712, De Bruyn 1737, Ouseley 1821, Flandin/Coste 1851–1854, Lassen 1845, Westergaard 1845b, Weißbach 1911a, Herzfeld 1938, Kent 1953, Vallat 1977, Shabazi 1985, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Schmitt 2000, Mitchell 2000, Schmitt 2009
- ↑ Niebuhr 1774–1778, Flandin/Coste 1851–1854, Stolze 1882, Weißbach 1911a, Kent 1953, Schmidt 1953, Shahbazi 1985, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Schmitt 2000, Kuhrt 2007, Schmitt 2009, Schmitt 2020
- ↑ Niebuhr 1774–1778, Flandin/Coste 1851–1854, Stolze 1882, Tolman 1908, Weißbach 1911a, Sen 1941, Kent 1953, Schmidt 1953, Shahbazi 1985, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Schmitt 2000, Kuhrt 2007, Schmitt 2009
- ↑ Niebuhr 1774–1778, Westergaard 1845a, Flandin/Coste 1851–1854, Stolze 1882, Weißbach 1911a, Kent 1953, Schmidt 1953, Vallat 1977, Shahbazi 1985, Grillot-Susini 1987, Lecoq 1997, Kuhrt 2007, Schmitt 2009
- ↑ Niebuhr 1774–1778, Westergaard 1845b, Flandin/Coste 1851–1854, Stolze 1882, Weißbach 1911a, Kent 1953, Schmidt 1953, Shahbazi 1985, Lecoq 1997, Kuhrt 2007, Schmitt 2009
- ↑ Herzfeld 1938, Kent 1953, Schmidt 1953, Krefter 1971, Vallat 1977, Trümpelmann 1988, Schweiger 1998, Kuhrt 2007, Schmitt 2009
- ↑ Perrot 1971, Vallat 1986, Lecoq 1997, Kuhrt 2007, Schmitt 2009
- ↑ Vallat 1974a, Vallat 1974b, Mayrhofer 1978, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Kuhrt 2007, Schmitt 2009, Yoyotte 2010
- ↑ Scheil 1900, Scheil 1910, Weißbach 1911a, Scheil 1929, König 1930, Bleichsteiner 1930, Weißbach 1931/1932, Herzfeld 1931b, Kent 1931b, Brandenstein 1932, Kent 1933, Scheil 1933, Herzfeld 1938, Scheil 1939, Hinz 1950, Kent 1953, Hinz 1971, Vallat 1972b, Steve 1974, Vallat 1977, Mayrhofer 1978, Mayrhofer 1981, Vallat 1983, Steve 1987, Grillot-Susini 1990, Caubet 1994, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Schmitt 1999b, Rossi 2003, Kuhrt 2007, Schmitt 2009
- ↑ Scheil 1929, Kent 1931a, Brandenstein 1932, Sen 1941, Hinz 1941, Kent 1953, Schmitt 1999a, Schmitt 2009
- ↑ Perrot 1971, Vallat 1970, Vallat 1972b, Steve 1974, Vallat 1977, Steve 1987, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Kuhrt 2007, Schmitt 2009
- ↑ Flandin/Coste 1851–1854, Burnouf 1836, Weißbach 1911a, Sen 1941, Kent 1953, Vallat 1977, Hinz 1979, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Kuhrt 2007, Schmitt 2009
- ↑ Rich 1839, Westergaard 1845a, Westergaard 1845b, Lassen 1845, Flandin/Coste 1851–1854, Stolze 1882, Weißbach 1911a, Schmidt 1953, Kent 1953, Vallat 1977, Shahbazi 1985, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Kuhrt 2007, Schmitt 2009
- ↑ De Bruyn 1737, Niebuhr 1774–1778, Flandin/Coste 1851–1854, Stolze 1882, Weißbach 1911a, Herzfeld 1938, Schmidt 1953, Kent 1953, Vallat 1977, Herrenschmidt 1983, Shahbazi 1985, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Kozuh 2003, Schmitt 2009
- ↑ De Bruyn 1711, Flandin/Coste 1851–1854, Stolze 1882, Weißbach 1911a, Schmidt 1953, Kent 1953, Vallat 1977, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Kozuh 2003, Schmitt 2009
- ↑ Flandin/Coste 1851–1854, Stolze 1882, Weißbach 1911a, Schmidt 1953, Kent 1953, Vallat 1977, Herrenschmidt 1983, Shahbazi 1985, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Kozuh 2003, Schmitt 2009
- ↑ Schulz 1840, Lassen 1845, Rawlinson 1847, Lehmann-Haupt 1900, Foy 1900, Weißbach 1911a, Kent 1953, Vallat 1977, Hinz 1979, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Kuhrt 2007, Schmitt 2009
- ↑ Dieulafoy 1893, Weißbach 1911a, Kent 1953, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Schmitt 1999a, Knapton et al. 2001, Kuhrt 2007, Schmitt 2009
- ↑ Brandenstein 1932, Herzfeld 1928–1929, Kent 1953, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Schmitt 1999a, Knapton et al. 2001, Kuhrt 2007, Schmitt 2009
- ↑ Kent 1953, Yamauchi 1990, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Schmitt 1999a, Schmitt 2009
- ↑ Loftus 1857, Norris 1855, Weißbach 1891, Weißbach 1911a, Scheil 1929, Brandenstein 1932, Kent 1953, Vallat 1977, Mayrhofer 1978, Steve 1987, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Schmitt 1999a, Werba 2006, Kuhrt 2007, Schmitt 2009
- ↑ Loftus 1857, Weißbach 1911a, Kent 1953, Vallat 1977, Steve 1987, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Schmitt 1999a, Schmitt 2009
- ↑ Dieulafoy 1890, Weißbach 1911a, Kent 1953, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Schmitt 1999a, Schmitt 2009
- ↑ Weißbach 1911a, Scheil 1929, Brandenstein 1932, Scheil 1933, Kent 1953, Vallat 1972a, Vallat 1977, Vallat 1979, Steve 1987, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Schmitt 1999a, Werba 2006, Kuhrt 2007, Schmitt 2009
- ↑ Flandin/Coste 1851–1854, Oppert 1852, Tolman 1908, Weißbach 1911a, Kent 1953, Schmidt 1953, Shahbazi 1985, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Schmitt 1999a, Schmitt 2000, Kuhrt 2007, Schmitt 2009
- ↑ Davis 1932, Herzfeld 1938, Kent 1953, Vallat 1977, Mayrhofer 1978, Lecoq 1997, Schweiger 1998, Schmitt 1999a, Schmitt 2000, Kuhrt 2007, Calmeyer/Schmitt 2009, Schmitt 2009
- ↑ شهبازی، راهنمای مستند تخت جمشید، ۸۹ الی ۹۴.
- ↑ شهبازی، راهنمای مستند تخت جمشید، ۴۰ و ۴۱.
- ↑ shahannameh.ir، وبگاه ایران باستان، شاهنامه.
- ↑ تفضلی، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، ۲۶.
- ↑ تفضلی، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، ۲۶.
- ↑ تفضلی، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، ۲۶.
- ↑ louvre.fr، وبگاه موزه لوور.
- ↑ تفضلی، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، ۲۵.
- ↑ chn .ir، وبگاه خبرگزاری میراث فرهنگی (متن بیستون).
- ↑ ghiasabadi.com، وبگاه پژوهشهای ایرانی.
- ↑ تفضلی، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، ۲۵.
- ↑ chn .ir، وبگاه خبرگزاری میراث فرهنگی (کتیبه خشایارشا).
- ↑ تفضلی، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، ۲۶-۲۷.
- ↑ رضاییان، هفت رخ فرخ ایران، ۵۲.
- ↑ chn .ir، وبگاه خبرگزاری میراث فرهنگی (سنگنوشته جزیره خارک).
- ↑ «کتیبه خارک». گردشگری تراورس. بایگانیشده از اصلی در ۱۰ ژانویه ۲۰۱۹. دریافتشده در ۱۳ ژوئیه ۲۰۱۸.
- ↑ ۷۴٫۰ ۷۴٫۱ Schmitt, Rüdiger (2007). Pseudo-Altpersische Inschriften: Inschriftenfälschungen und moderne Nachbildungen in altpersischer Keilschrift (به آلمانی). Österreichischen Akademie der Wissenschaften. ISBN 978-3-7001-3964-5.
- ↑ کورت، هخامنشیان، 79-80.
- ↑ مرادی غیاثآبادی، رضا (۱۳۹۲). رنجهای بشری: گفتارهايی پيرامون انسانستيزی، نژادپرستی، ناسيوناليسم، فاشيسم، آرياگرایی، كورشپرستی، و تبعات سلطهٔ هخامنشيان و زرتشتيان ساسانی. پژوهشهای ایرانی. ص. ۲۹–۲۸.
- ↑ مرادی غیاثآبادی، رضا. «تحریر بابلی کتیبه داریوش در بیستون». دریافتشده در ۱۳ بهمن ۱۴۰۳.
- ↑ مرادی غیاثآبادی، رضا (۱۳۹۲). رنجهای بشری: گفتارهايی پيرامون انسانستيزی، نژادپرستی، ناسيوناليسم، فاشيسم، آرياگرایی، كورشپرستی، و تبعات سلطهٔ هخامنشيان و زرتشتيان ساسانی. پژوهشهای ایرانی. ص. ۴۴–۳۷.
- ↑ داندامایف، ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی، ۱۷.
- ↑ داندامایف، ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی، ۱۷.
- ↑ داندامایف، ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی، ۱۷.
- ↑ داندامایف، ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی، ۱۷-۱۸.
- ↑ داندامایف، ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی، ۱۸-۱۹.
- ↑ داندامایف، ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی، ۱۹.
- ↑ داندامایف، ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی، ۱۹-۲۰.
- ↑ داندامایف، ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی، ۲۰-۲۱.
- ↑ داندامایف، ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی، ۲۱.
- «کتیبه اردشیر اول». www.shahannameh.ir. بایگانیشده از اصلی در ۲۹ نوامبر ۲۰۱۲. دریافتشده در ۲۴ فروردین ۱۳۹۰.
- «کتیبه گمشده خشایارشا در دریاچه وان ترکیه بازیابی شد». خبرگزاری میراث فرهنگی. بایگانیشده از اصلی در ۲۴ اکتبر ۲۰۰۷. دریافتشده در ۲۰ فروردین ۱۳۹۰.
- "Foundation charter of the palace of Darius I, in Old Persian" (به انگلیسی). وبگاه موزه لوور.
- «دربارهٔ سنگنوشته داریوش بزرگ در بیستون». وبگاه پژوهشهای ایرانی. ۲۰ تیر ۱۳۸۵. دریافتشده در ۱ اوت ۲۰۱۱.
- «متن کامل کتیبه بیستون». خبرگزاری میراث فرهنگی. بایگانیشده از اصلی در ۲۴ ژانویه ۲۰۱۰. دریافتشده در ۱ اسفند ۱۳۹۰.
- «کتیبه هخامنشی خارک نامنظم و در ۵ سطر نوشته شدهاست». خبرگزاری میراث فرهنگی. بایگانیشده از اصلی در ۲۳ دسامبر ۲۰۰۷. دریافتشده در ۱ اسفند ۱۳۹۰.
- لوکوک، پیر (۱۳۸۹). کتیبههای هخامنشی. ترجمهٔ نازیلا خلخالی. تهران: نشر فرزان. شابک ۹۶۴-۳۲۱-۱۳۳-۹.
- رضایی همدانی، عمادالدین (۱۳۷۹). سیمای همدان. تهران: انتشارات انوشه. شابک ۹۶۴-۹۲۹۲۵-۵-۱.
- علیرضا شاپور شهبازی (۱۳۸۴)، راهنمای مستند تخت جمشید، به کوشش سفیران.، شیراز: بنیاد پژوهشی پارسه-پاسارگاد
- رضاییان، فرزین و کابلی، یدالله (۱۳۸۷)، هفت رخ فرخ ایران، تهران: شرکت طلوع ابتکارات تصویری، شابک ۹۷۸-۹۶۴-۰۴-۰۵۶۹-۷
- تفضلی، احمد (۱۳۷۸). تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام. به کوشش ژاله آموزگار. تهران: انتشارات سخن. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۷۲-۴۶۹-۶.
- جعفری دهقی، محمود (۱۳۹۱). بازشناسی منابع و مآخذ تاریخ ایران باستان. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت). شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۵۹-۷۸۰-۰.
- داندامایف، محمد (۱۳۸۶). ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی. ترجمهٔ روحی ارباب. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۴۵-۳۳۴-۲.
- راشد محصل، محمدتقی (۱۳۹۰). کتیبههای ایران باستان. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی. شابک ۹۶۴-۵۷۹۹-۲۲-۸.
- رضایی باغبیدی، حسن (۱۳۸۸). تاریخ زبانهای ایرانی. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۰۲۵-۸۴-۳.
- زرشناس، زهره (۱۳۹۰a). زبان و ادبیات ایران باستان. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی. شابک ۹۶۴-۵۷۹۹-۹۸-۸.
- زرشناس، زهره (۱۳۹۰b). «ادبیات ایران پیش از اسلام». ایران تاریخ، فرهنگ، هنر. تهران: سازمان چاپ و کتاب. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۲۲-۶۳۹-۷.
- کورت، آملی (۱۳۸۶). هخامنشیان. ترجمهٔ مرتضی ثاقبفر. تهران: انتشارات ققنوس. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۱۱-۱۷۷-۹.
- Humbach, Helmut (1998). "Old Persian and Middle Iranian epigraphy". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Vol. VIII. New York: Bibliotheca Persica Press. Retrieved 16 February 2014.