fa.wikipedia.org

مولیبدن - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

  • ️Mon Dec 10 2007

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

مولیبدن، 42Mo
مولیبدن
تلفظ(mə-LIB-dən-əm)
ظاهرgray metallic
جرم اتمی استاندارد (Ar، استاندارد)۹۵٫۹۵(۱)[۱]
مولیبدن در جدول تناوبی

Element 1: هیدروژن (H), Other non-metal

Element 2: هلیوم (He), Noble gas

Element 3: لیتیم (Li), Alkali metal

Element 4: برلیم (Be), Alkaline earth metal

Element 5: بور (B), Metalloid

Element 6: کربن (C), Other non-metal

Element 7: نیتروژن (N), Halogen

Element 8: اکسیژن (O), Halogen

Element 9: فلوئور (F), Halogen

Element 10: نئون (Ne), Noble gas

Element 11: سدیم (Na), Alkali metal

Element 12: منیزیم (Mg), Alkaline earth metal

Element 13: آلومینیم (Al), Other metal

Element 14: سیلسیم (Si), Metalloid

Element 15: فسفر (P), Other non-metal

Element 16: گوگرد (S), Other non-metal

Element 17: کلر (Cl), Halogen

Element 18: آرگون (Ar), Noble gas

Element 19: پتاسیم (K), Alkali metal

Element 20: کلسیم (Ca), Alkaline earth metal

Element 21: اسکاندیم (Sc), Transition metal

Element 22: تیتانیم (Ti), Transition metal

Element 23: وانادیم (V), Transition metal

Element 24: کروم (Cr), Transition metal

Element 25: منگنز (Mn), Transition metal

Element 26: آهن (Fe), Transition metal

Element 27: کبالت (Co), Transition metal

Element 28: نیکل (Ni), Transition metal

Element 29: مس (Cu), Transition metal

Element 30: روی (Zn), Other metal

Element 31: گالیم (Ga), Other metal

Element 32: ژرمانیم (Ge), Metalloid

Element 33: آرسنیک (As), Metalloid

Element 34: سلنیم (Se), Other non-metal

Element 35: برم (Br), Halogen

Element 36: کریپتون (Kr), Noble gas

Element 37: روبیدیم (Rb), Alkali metal

Element 38: استرانسیم (Sr), Alkaline earth metal

Element 39: ایتریم (Y), Transition metal

Element 40: زیرکونیم (Zr), Transition metal

Element 41: نیوبیم (Nb), Transition metal

Element 42: مولیبدن (Mo), Transition metal

Element 43: تکنسیم (Tc), Transition metal

Element 44: روتنیم (Ru), Transition metal

Element 45: رودیم (Rh), Transition metal

Element 46: پالادیم (Pd), Transition metal

Element 47: نقره (Ag), Transition metal

Element 48: کادمیم (Cd), Other metal

Element 49: ایندیم (In), Other metal

Element 50: قلع (Sn), Other metal

Element 51: آنتیموان (Sb), Metalloid

Element 52: تلوریم (Te), Metalloid

Element 53: ید (I), Halogen

Element 54: زنون (Xe), Noble gas

Element 55: سزیم (Cs), Alkali metal

Element 56: باریم (Ba), Alkaline earth metal

Element 57: لانتان (La), Lanthanoid

Element 58: سریم (Ce), Lanthanoid

Element 59: پرازئودیمیم (Pr), Lanthanoid

Element 60: نئودیمیم (Nd), Lanthanoid

Element 61: پرومتیم (Pm), Lanthanoid

Element 62: ساماریم (Sm), Lanthanoid

Element 63: اروپیم (Eu), Lanthanoid

Element 64: گادولینیم (Gd), Lanthanoid

Element 65: تربیم (Tb), Lanthanoid

Element 66: دیسپروزیم (Dy), Lanthanoid

Element 67: هولمیم (Ho), Lanthanoid

Element 68: اربیم (Er), Lanthanoid

Element 69: تولیم (Tm), Lanthanoid

Element 70: ایتربیم (Yb), Lanthanoid

Element 71: لوتتیم (Lu), Lanthanoid

Element 72: هافنیم (Hf), Transition metal

Element 73: تانتال (Ta), Transition metal

Element 74: تنگستن (W), Transition metal

Element 75: رنیم (Re), Transition metal

Element 76: اوسمیم (Os), Transition metal

Element 77: ایریدیم (Ir), Transition metal

Element 78: پلاتین (Pt), Transition metal

Element 79: طلا (Au), Transition metal

Element 80: جیوه (Hg), Other metal

Element 81: تالیم (Tl), Other metal

Element 82: سرب (Pb), Other metal

Element 83: بیسموت (Bi), Other metal

Element 84: پولونیم (Po), Other metal

Element 85: آستاتین (At), Metalloid

Element 86: رادون (Rn), Noble gas

Element 87: فرانسیم (Fr), Alkali metal

Element 88: رادیم (Ra), Alkaline earth metal

Element 89: آکتینیم (Ac), Actinoid

Element 90: توریم (Th), Actinoid

Element 91: پروتاکتینیم (Pa), Actinoid

Element 92: اورانیم (U), Actinoid

Element 93: نپتونیم (Np), Actinoid

Element 94: پلوتونیم (Pu), Actinoid

Element 95: امریسیم (Am), Actinoid

Element 96: کوریم (Cm), Actinoid

Element 97: برکلیم (Bk), Actinoid

Element 98: کالیفرنیم (Cf), Actinoid

Element 99: اینشتینیم (Es), Actinoid

Element 100: فرمیم (Fm), Actinoid

Element 101: مندلیفیم (Md), Actinoid

Element 102: نوبلیم (No), Actinoid

Element 103: لارنسیم (Lr), Actinoid

Element 104: رادرفوردیم (Rf), Transition metal

Element 105: دوبنیم (Db), Transition metal

Element 106: سیبورگیم (Sg), Transition metal

Element 107: بوهریم (Bh), Transition metal

Element 108: هاسیم (Hs), Transition metal

Element 109: مایتنریم (Mt)

Element 110: دارمشتادیم (Ds)

Element 111: رونتگنیم (Rg)

Element 112: کوپرنیسیم (Cn), Other metal

Element 113: نیهونیم (Nh)

Element 114: فلروویم (Fl)

Element 115: مسکوویم (Mc)

Element 116: لیورموریم (Lv)

Element 117: تنسین (Ts)

Element 118: اوگانسون (Og)

Cr

Mo

W
نیوبیممولیبدنتکنسیم
عدد اتمی (Z)42
گروهگروه ۶
دورهدوره 5
بلوکبلوک-d
دسته Transition metal
آرایش الکترونی[Kr] 4d5 5s1
2, 8, 18, 13, 1
ویژگی‌های فیزیکی
فاز در STPجامد
نقطه ذوب2896 K ​(2623 °C, ​4753 °F)
نقطه جوش4912 K ​(4639 °C, ​8382 °F)
چگالی (near r.t.)10.28 g/cm3
در حالت مایع (at m.p.)9.33 g/cm3
حرارت همجوشی37.48 kJ/mol
آنتالپی تبخیر 598 kJ/mol
ظرفیت حرارتی مولی24.06 J/(mol·K)
فشار بخار
فشار (Pa) ۱ ۱۰ ۱۰۰ ۱ K ۱۰ K ۱۰۰ K
در دمای (K) 2742 2994 3312 3707 4212 4879
ویژگی‌های اتمی
عدد اکسایش−4, −2, −1, 0, +1,[۲] +2, +3, +4, +5, +6 (یک اکسید اسیدی قوی)
الکترونگاتیویمقیاس پائولینگ: 2.16
انرژی یونش
  • 1st: 684.3 kJ/mol
  • 2nd: 1560 kJ/mol
  • 3rd: 2618 kJ/mol
شعاع اتمیempirical: 139 pm
شعاع کووالانسی pm 154±5
Color lines in a spectral range
خط طیف نوری مولیبدن
دیگر ویژگی ها
ساختار بلوری ​(bcc)

Body-centered cubic crystal structure for مولیبدن

انبساط حرارتی4.8 µm/(m·K) (at 25 °C)
رسانندگی گرمایی138 W/(m·K)
رسانش الکتریکی53.4 n Ω·m (at 20 °C)
رسانش مغناطیسیپارامغناطیس[۳]
مدول یانگ329 GPa
مدول برشی126 GPa
مدول حجمی230 GPa
نسبت پواسون0.31
سختی موس5.5
سختی ویکرز1530 MPa
سختی برینل1500 MPa
شماره ثبت سی‌ای‌اس7439-98-7
ایزوتوپ‌های مولیبدن
ایزوتوپ فراوانی نیمه‌عمر (t۱/۲) حالت فروپاشی محصول
92Mo 14.84% 92Mo ایزوتوپ پایدار است که 50 نوترون دارد
93Mo syn 4×103 y ε - 93Nb
94Mo 9.25% 94Mo ایزوتوپ پایدار است که 52 نوترون دارد
95Mo 15.92% 95Mo ایزوتوپ پایدار است که 53 نوترون دارد
96Mo 16.68% 96Mo ایزوتوپ پایدار است که 54 نوترون دارد
97Mo 9.55% 97Mo ایزوتوپ پایدار است که 55 نوترون دارد
98Mo 24.13% 98Mo ایزوتوپ پایدار است که 56 نوترون دارد
99Mo syn 65.94 h β 0.436, 1.214 99mTc
γ 0.74, 0.36,
0.14
-
100Mo 9.63% 7.8×1018 y ββ 3.04 100Ru
| منابع
مولیبدن

مولیبدن(به انگلیسی: Molybdenum) یک عنصر شیمیایی با نماد Mo و عدد اتمی ۴۲ است. این نام از لاتین نوین molybdaenum گرفته شده‌است که بر اساس واژه یونان باستان Μόλυβδος (مولیبدوس)، به معنی سرب است، زیرا سنگ معدن آن با سنگ معدن سرب اشتباه گرفته شده بود.[۵] سنگ‌های معدنی مولیبدن در طول تاریخ شناخته شده بود، اما این عنصر در سال ۱۷۷۸ توسط کارل ویلهلم شیله کشف شد (یعنی تمایز آن به عنوان یک هویت جدید). این فلز اولین بار در سال ۱۷۸۱ توسط پیتر جیکوب هلم جداسازی شد.[۶]

مولیبدن به‌طور طبیعی به عنوان یک فلز خالص روی زمین وجود ندارد و فقط به شکل اکسیدهای مختلف در مواد معدنی یافت می‌شود. عنصر خالص آن، که یک فلز نقره‌ای و در حالت ریخته شده خاکستری رنگ است، ششمین ماده بر اساس دمای ذوب است. این عنصر به راحتی در آلیاژها کاربیدهای سخت و پایدار تشکیل می‌دهد و به همین دلیل بیشتر تولید جهانی این عنصر (حدود ۸۰٪) در آلیاژهای فولاد از جمله آلیاژهای با مقاومت بالا و ابرآلیاژها مصرف می‌شود.

بیشتر ترکیبات مولیبدن حلالیت کمی در آب دارند، اما وقتی مواد معدنی حامل مولیبدن با اکسیژن و آب در تماس قرار بگیرند، یون مولیبدات MoO2−
4
حاصل کاملاً محلول است. در صنعت، از ترکیبات مولیبدن (حدود ۱۴٪ از تولید جهانی این عنصر) در کاربردهای فشار بالا و دمای بالا به عنوان رنگدانه و کاتالیست استفاده می‌شود.

آنزیم‌های حامل مولیبدن تا حد زیادی متداول‌ترین کاتالیزورهای باکتریایی برای شکستن پیوند شیمیایی در نیتروژن مولکولی جو در فرایند تثبیت بیولوژیکی نیتروژن هستند. اکنون حداقل ۵۰ آنزیم مولیبدن در باکتری‌ها، گیاهان و جانوران شناخته شده‌است، اگرچه فقط آنزیم‌های باکتریایی و سیانوباکتریایی در تثبیت نیتروژن نقش دارند. این نیتروژنازها حاوی یک فاکتور آهن-مولیبدن FeMoco هستند که اعتقاد بر این است که حاوی Mo (III) یا Mo (IV) است.[۷][۸]

مولیبدن در شکل خالص خود یک فلز خاکستری نقره ای با سختی موس ۵٫۵ و وزن اتمی استاندارد ۹۵٫۹۵ گرم بر مول است.[۹][۱۰] دمای ذوب آن ۲۶۲۳ درجه سلسیوس است. در عناصر طبیعی، فقط تانتال، اسمیم، رنیوم، تنگستن و کربن دارای نقاط ذوب بالاتری هستند.[۱۱] مولیبدن در بین فلزات تجاری موجود در بازار یکی از کمترین ضرایب انبساط حرارتی را دارد.[۱۲]

مولیبدن یک فلز واسطه با الکترونگاتیویته ۱۶٫۲ در مقیاس پائولینگ است. در دمای اتاق با اکسیژن یا آب واکنش قابل تشخیصی نشان نمی‌دهد. اکسایش ضعیف مولیبدن از ۳۰۰ درجه سلسیوس شروع می‌شود. اکسایش توده در دمای بالاتر از ۶۰۰ درجه سلسیوس رخ می‌دهد و در نتیجه تری‌اکسید مولیبدن ایجاد می‌شود. مانند بسیاری از فلزات انتقالی سنگین تر، مولیبدن تمایل کمی به تشکیل کاتیون در محلول آبی نشان می‌دهد، اگرچه کاتیون Mo3+
در شرایط کنترل شده دقیق، شناخته شده‌است.[۱۳]

سنگ اصلی مولیبدن molybdenite (دی سولفید مولیبدن) است. مناطق اصلی استخراج معادن در ایالات متحده آمریکا، چین، شیلی و پرو است. مقداری مولیبدن به عنوان محصول جانبی تولید تنگستن و مس به دست می‌آید. تولید جهانی حدود ۲۰۰ هزار تن در سال است.[۱۴]

یک پلیت که از آلیاژ مولیبدن مس ساخته شده‌است.

مولیبدن از نقطه ذوب بسیار بالایی برخوردار است بنابراین به صورت پودر خاکستری تولید و فروخته می‌شود. بسیاری از اقلام مولیبدن از طریق فشرده‌سازی پودر در فشار بسیار بالا تشکیل می‌شوند. بیشتر مولیبدن برای ساخت آلیاژ استفاده می‌شود. در آلیاژهای فولادی برای افزایش مقاومت، سختی، رسانایی الکتریکی و مقاومت در برابر خوردگی و سایش استفاده می‌شود. این آلیاژهای فولاد-مولی در قطعات موتور استفاده می‌شوند. از آلیاژهای دیگر در مته‌ها و تیغ اره استفاده می‌شود.[۱۵] حدود ۸۶٪ از مولیبدن تولید شده در متالورژی و بقیه در مصارف شیمیایی استفاده می‌شود. برآورد استفاده جهانی از آن به این صورت است: فولاد ساختمانی ۳۵٪، فولاد زنگ نزن ۲۵٪، مواد شیمیایی ۱۴٪، فولاد ابزار و تندبر ۹٪، چدن ۶٪، فلز مولیبدن خالص ۶٪ و ابرآلیاژها ۵٪.[۱۶]

مولیبدن بدون اینکه به میزان زیادی نرم یا منبسط شود می‌تواند دماهای خیلی بالا را تحمل کند، و این امر استفاده از آن را در محیط‌های با گرمای شدید مناسب کرده‌است، از جمله زره پوش نظامی، قطعات هواپیما ، کنتاکت‌های الکتریکی، موتورهای صنعتی و ساپورت رشته‌های لامپ.[۱۷][۱۸]

اکثر آلیاژهای فولاد با مقاومت بالا (به عنوان مثال، فولادهای 41xx) حاوی ۰٫۲۵٪ تا ۸٪ مولیبدن هستند.[۱۹] حتی با وجود این درصدهای کم، سالانه بیش از ۴۳۰۰۰ تن مولیبدن در ساخت فولادهای زنگ نزن، فولادهای ابزار، چدن‌ها و ابرآلیاژهای دمابالا مصرف می‌شود.[۲۰]

مولیبدن همچنین در آلیاژهای فولاد به دلیل کمک به افزایش مقاومت در برابر خوردگی و قابلیت جوشکاری از ارزش بالایی برخوردار است.[۲۱][۲۲]

عامل افزایش مقاومت به خوردگی فولادهای زنگ نزن سری ۳۰۰ (به خصوص گرید ۳۱۶) و همچنین فولادهای سوپرآستنیتی وجود عنصر مولیبدن است.

گاهی به علت چگالی کمتر و قیمت پایدارتر، از مولیبدن به جای تنگستن استفاده می‌شود.[۲۳] به عنوان مثال، سری 'M' از فولادهای تندبر مانند M2، M4 و M42 جایگزینی برای فولاد حاوی تنگستن سری 'T' است. از مولیبدن همچنین می‌توان به عنوان یک پوشش مقاوم در برابر شعله برای سایر فلزات استفاده کرد. اگرچه نقطه ذوب آن ۲۶۲۳ درجه سلسیوس است، اما مولیبدن در دمای بالاتر از ۷۶۰ درجه سلسیوس به سرعت اکسید می‌شود و برای استفاده در محیط‌های خلا مناسب تر است.[۲۴]

سایر آلیاژهای مبتنی بر مولیبدن که فاقد آهن هستند کاربردهای محدودی دارند. به عنوان مثال، به دلیل مقاومت در برابر فلز روی مذاب، هم از آلیاژهای مولیبدن خالص و هم از مولیبدن-تنگستن (۷۰٪ / ۳۰٪) برای لوله‌کشی، همزن‌ها و پروانه‌های پمپ که با روی مذاب تماس پیدا می‌کنند، استفاده می‌شود.[۲۵]

کاربردها به شکل عنصر خالص

[ویرایش]

  • از پودر مولیبدن بعنوان کود برخی گیاهان مانند گل کلم استفاده می‌شود.[۲۶]
  • از مولیبدن خالص در تحلیل کننده‌های NO , NO2، NOx در نیروگاه‌ها برای کنترل آلودگی استفاده می‌شود. در دمای ۳۵۰ درجه سلسیوس، این عنصر به عنوان یک کاتالیزور برای NO2/NOx عمل می‌کند و مولکول‌های NO را برای تشخیص توسط نور مادون قرمز تشکیل می‌دهد.[۲۷]
  • آندهای مولیبدن برای استفاده‌های تخصصی مانند ماموگرافی در برخی منابع اشعه X ولتاژ پایین جایگزین تنگستن می‌شوند.
  • ایزوتوپ رادیواکتیو مولیبدن-۹۹ برای تولید تکنسیوم-99m، در تصویربرداری پزشکی استفاده می‌شود.[۲۸] این ایزوتوپ به عنوان مولیبدات اداره و نگهداری می‌شود.[۲۹]

ترکیبات (شامل ۱۴٪ از مصرف جهانی)

[ویرایش]

مولیبدن در سبزیجات برگی، حبوبات، گوشت و بسیاری از غلات یافت می‌شود. گوشت خوک، گوشت بره و جگر گاو هرکدام تقریباً ۱/۵ ppm مولیبدن دارند. سایر منابع غذایی مهم شامل لوبیای سبز، تخم‌مرغ، تخمه آفتابگردان، آرد گندم، عدس، خیار و دانه غلات است. بدن انسان حاوی حدود ۰/۰۷ میلی‌گرم مولیبدن در هر کیلوگرم است.[۴۲] مولیبدن در سراسر دستگاه گوارش جذب می‌شود. بیشتر مولیبدن از طریق ادرار به عنوان مولیبدات در مقادیری که مستقیماً با میزان مصرف مرتبط است، دفع می‌شود؛ همچنین با صفرا از بین می‌رود. کمبود مولیبدن در انسان بسیار نادر است؛ این می‌تواند با مصرف طولانی مدت رژیم‌های غذایی حاوی غلظت بالای سولفات، مس یا تنگستن ایجاد شود. برای افرادی که در مناطقی با محتوای بسیار کم مولیبدن در خاک زندگی می‌کنند، افزایش میزان سرطان مری توصیف شده‌است.[۴۳] سمیت مولیبدن نادر است. انسان‌هایی که از طریق صنعت یا مناطقی با سطح مولیبدن طبیعی بالا مانند ارمنستان در معرض خطر هستند، سطح اسیداوریک پلاسما را افزایش داده و شیوع نقرس را افزایش می‌دهند.[۴۴]

نقش مولیبدن در گیاهان و کشاورزی

[ویرایش]

مولیبدن در دسته‌بندی عناصر گیاهی از نظر مصرف، در دسته عناصر کم مصرف یا ریزمغذی‌ها قرار می‌گیرد. هرچند مانند منگنز در مقابل سایر عناصر به نسبت کمتری برای رشد و نمو گیاه مورد نیاز است اما این عنصر نقشی حیاتی در تنظیم اعمال حیاتی گیاه ایفا می‌کند.

مولیبدن در فهرست ریزمغذی‌ها آخرین عنصر است و کمترین عنصریست که در گیاه مورد استفاده قرار می‌گیرد. محدوده غلظت مولیبدن موجود در بافت گیاهان به صورت طبیعی بین ۱٫۵ تا ۰٫۳ ppm است، چیزی حدود ۲ تا ۱ میلی‌گرم در کیلوگرم اکثر گیاهان مورد بررسی. کمبود یا سمیت ناشی مولیبدن مسئله رایجی نیست اما در بین گیاهان شناخته شده کمبود این عنصر در بنت قنسول بسیار مشاهده می‌شود که مثل سایر عناصر قبل از اینکه اثرات سو مشاهده شود باید برطرف شود.

دامنه طبیعی غلظت مولیبدن در خاک‌های کشاورزی ۰/۸ تا ۳/۳ میلی‌گرم در کیلوگرم است. خاک‌های حاصل از سنگ‌های گرانیتی، صدف‌ها، تخته‌سنگ‌ها یا شیست‌های رس‌مانند اغلب مولیبدن زیادی دارند. درحالی‌که خاک‌های اسیدی بسیار هوازده تمایل به کمبود دارند. Reddy و همکاران مولیبدن را به چهار بخش عمده در خاک تقسیم کردند: ۱)مولیبدن محلول ۲) مولیبدن مسدودشده با اکسیدها (به‌عنوان مثال آلومینیوم، آهن و منگنز) ۳) فازهای جامد مولیبدن ازجمله مولیبدنیت، پاولیت، فری‌مولیبدیت و وولفنیت ۴) مولیبدن مرتبط با ترکیبات آلی.[۴۵]

مولیبدن به عنوان مولیبدات توسط گیاهان جذب می‌شود.[۴۶] سولفات و مولیبدات در طول جذب توسط ریشه‌ها شدیداً آنیون‌های رقیب هستند؛ مقادیر بالای سولفات احتمالاً با تضاد یونی و رقابت بر سر مکان جذب ریشه می‌تواند جذب آن را مهار کند؛ بنابراین اصلاحات خاکی حاوی سولفات مانند گچ و همچنین سینگل سوپرفسفات، جذب مولیبدن را کاهش می‌دهند.[۴۷] مولیبدن در درجه اول در آبکش و پارانشیم آوندی قرار دارد و در گیاه نسبتاً متحرک است.[۴۸] برخلاف اکثر عناصرغذایی گیاهان، با بالارفتن pH خاک، مولیبدن بیشتر در دسترس قرار می‌گیرد. مولیبدن با اسیدیته ۷/۰ و بالاتر بیشتر دردسترس گیاه است. اسیدیته ۶/۳۵ کافی در نظر گرفته می‌شود و در ۶/۰ یا پایین‌تر، کمبود می‌تواند رخ دهد. در خاک‌های اسیدی، هیدروکسیدهای آهن و آلومینیوم به شدت مولیبدن را نگه می‌دارند. ترکیبات کلسیم در خاک آهکی چنین نیست؛ بنابراین با افزایش pH دردسترس بودن مولیبدن به‌طور مداوم افزایش می‌یابد و در برخی موارد آهک‌زدن به‌تنهایی برای اصلاح کمبود مولیبدن کافی است.[۴۹]

نقش‌ها و عملکردهای مولیبدن در گیاهان

[ویرایش]

عملکردهای مولیبدن به عنوان یک ماده مغذی گیاهی مربوط به تغییرات ظرفیتی است که به عنوان یک جزء فلزی از آنزیم‌ها متحمل می‌شود. در این آنزیم‌ها مولیبدن بین سه حالت اکسیداسیون (۴+، ۵+، ۶+) شاتل می‌کند، درنتیجه واکنش‌های انتقال دو الکترون را کاتالیز می‌کند. در گیاهان عالی، فقط تعداد کمی از آنزیم‌های حاوی مولیبدن به عنوان یک کوفاکتور شناخته شده‌است[۵۰]؛ ازجمله:

  • نیتروژناز مجموعه آنزیم کلیدی است که برای همه میکروارگانیسم‌های تثبیت‌کننده نیتروژن منحصربه فرد است. نیتروژناز از دو پروتئین آهن تشکیل شده‌است که یکی از آنها پروتیین FeMo می‌باشد.[۵۱] آنزیم نیتروژناز که کاهش N2 به NH3 را کاتالیز می‌کند، یکی از معدود آنزیم‌هایی است که برای فعالیت کاتالیزوری کاملاً به Mo متکی است.[۵۲]
  • نیترات ردوکتاز آنزیمی است که در هر واحد فرعی حاوی کوفاکتور مولیبدن است که از Mo تشکیل می‌شود.[۵۳] نیترات ردوکتاز آنزیمی است که اولین مرحله در کاهش نیترات نیتروژن (کاهش نیترات به نیتریت) به اشکال آلی درون گیاه را کاتالیز می‌کند و تصور می‌شود که منعکس‌کننده میزان فعالیت نیتروژن در برگ‌ها باشد.[۵۴] در طی کاهش نیترات، الکترون‌ها مستقیماً از مولیبدن به نیترات منتقل می‌شوند. فعالیت نیترات ردوکتاز در برگ‌های گیاهان دارای کمبود مولیبدن کم است؛ اما می‌تواند به راحتی در عرض چند ساعت توسط نفوذ به بخش‌های برگ با مولیبدن القا شود.[۵۵]
  • گزانتین دهیدروژناز گزانتین دهیدروژناز یک متالوفلاوپروتئین همودیمری است که هر زیرواحد آن حاوی یک Moco است. گزانتین دهیدروژناز اکسیداسیون هیپوگزانتین به گزانتین و گزانتین به اسیداوریک را کاتالیز می‌کند. آنزیم در کاتابولیسم پورین‌ها و درنتیجه، در مسیر بیوسنتز اوریدها که محصولات اکسیداسیون پورین‌ها هستند، نقش دارد. در حبوباتی مانند سویا و لوبیای چشم بلبلی که اوریدها شایع‌ترین ترکیبات نیتروژنه تشکیل‌شده در گره‌های ریشه هستند، گزانتین دهیدروژناز نقش کلیدی در متابولیسم نیتروژن ایفا می‌کند. در سیتوزول گره‌ها پورین‌ها (مانند گزانتین) به اسیداوریک، پیش ماده آورید، اکسید می‌شوند. علاوه بر تخریب پورین، گزانتین دهیدروژناز همچنین ممکن است در فعل و انفعالات گیاه-پاتوژن، مرگ سلولی مرتبط با پاسخ بیش ازحد حساس و پیری طبیعی نقش داشته باشد.[۵۶]
  • آلدهید اکسیداز آلدهید اکسیداز با توجه به توالی اسیدهای آمینه شباهت زیادی به گزانتین دهیدروژناز دارد و حاوی Moco است. آلدهید اکسیداز تبدیل آلدهید آبسیزیک به آبسیزیک اسید (ABA) که آخرین مرحله در بیوسنتز آبسیزیک اسید است، را کاتالیز می‌کند. آبسیزیک اسید یک فیتوهورمون است که در فرایندهای رشدونمو و پاسخ به استرس‌های زیستی و غیرزیستی نقش دارد. گیاهان دارای کمبود مولیبدن به دلیل تأثیر بر بیوسنتز ABA، به استرس دمای پایین و غرقاب حساستر هستند. آلدهید اکسیداز همچنین ممکن اسب با کاتالیزاسیون تبدیل ایندول-۳-استالدهید به IAA در بیوسنتز فیتوهورمون ایندول-۳-استیک اسید (IAA) نقش داشته باشد.[۵۷]
  • سولفیت اکسیداز در مقایسه با سایر آنزیم‌های حاوی مولیبدن در گیاهان، سولفیت اکسیداز کوچکتر و ساده‌تر است و فقط Moco را به عنوان مرکز اکسایش مجدد خود در اختیار دارد. سولفیت اکسیداز با استفاده از O2، اکسیداسیون سولفیت به سولفات را در داخل پراکسی‌زوم‌ها کاتالیز می‌کند. سولفیت یک متابولیت سمی است که وقتی گیاهان در معرض گاز دی‌اکسیدگوگرد قرار می‌گیرند یا در طی تجزیه اسیدهای آمینه حاوی گوگرد، تولید می‌شود؛ بنابراین سولفیت اکسیداز نقش مهمی در حفاظت از گیاهان در برابر آسیب‌های ناشی از دی‌اکسیدگوگرد دارد.[۵۸]
کمبود مولیبدن کلاسیک در poinsettia به عنوان یک کلروز نازک در حاشیه برگ نشان داده شده‌است.

از آنجایی که مولیبدن به میزان زیادی با نیتروژن همراه است علائم کمبود آن هم گاهی شبیه به علائم کمبود نیتروژن است.

مولیبدن تنها ریزمغذی متحرک درون گیاه است و علائم کمبود آن معمولاً از برگ‌های پیر و گاهی میانی گیاه شروع به نمایان شدن می‌کند که بعداً به سمت ساقه‌ها و برگ‌های جوانتر نیز پیش می‌رود.

کمبود مولیبدن در گل کلم باعث ایجاد وضعیتی به نام whiptail می‌شود که در آن برگها ظاهری نازک و بند دار دارند.

بسته به گونه‌های گیاهی و منبع نیتروژن، میزان کمبود بحرانی مولیبدن بین ۰/۱ و ۱/۰ میکروگرم در گرم وزن خشک برگ متفاوت است. در بذرها غلظت مولیبدن بسیار متغیر است اما به‌طور کلی در حبوبات بسیار بیشتر از غیرحبوبات است. مولیبدن در میان عناصر ضروری منحصر به فرد است زیرا بذرهای طبیعی برخی گیاهان می‌توانند بیش از مقدار مورد نیاز گیاه نسل بعدی مولیبدن ذخیره کنند. در گیاهان دارای کمبود مولیبدن، علائم کمبود نیتروژن و توقف رشد و کلروز در برگ‌های جوان شایع است.[۵۹] کمبود مولیبدن اغلب از برگ‌های میانی و مسن شروع می‌شود زیرا مولیبدن به راحتی در داخل گیاه جابجا می‌شود؛ بنابراین با سایر ریزمغذی‌ها به میزان قابل توجهی در تضاد است.[۶۰] در گونه‌های دولپه‌ای، کاهش شدید اندازه و بی‌نظمی در تشکیل تیغه برگ موسوم به Whiptail، معمولی‌ترین علامت ظاهری ناشی از نکروز موضعی در بافت و تمایز ناکافی دسته‌های آوندی در مراحل اولیه رشد است. در صورت کمبود شدید کلروز حاشیه ای و نکروز در برگ‌های بالغ با غلظت نیترات بالا نیز رخ می‌دهد. ترکیبی از آهک‌زنی و تأمین مولیبدن اغلب منجر به جذب لوکس و غلظت بسیار بالای مولیبدن در قسمت‌های رویشی شاخه‌ها و بذرها می‌شود.[۶۱] کمبود مولیبدن در حبوبات می‌تواند هم در کاهش نیترات و هم در تثبیت نیتروژن اختلال ایجاد کند، به طوریکه محصولات آسیب‌دیده کمبود نیتروژن را نشان می‌دهند.[۶۲] از آنجا که مولیبدن بسیار phloem-mobile است، محلول پاشی یک روش مناسب و آسان برای اصلاح کمبود حاد مولیبدن می‌باشد.[۶۳]

از آنجایی که جهت تبدیل نیترات به آمونیوم به مولیبدن نیاز است استفاده از کودهای نیتراته علائم کمبود مولیبدن را زودتر از مصرف کودهای آمونیوم دار نمایان می‌کند. تحقیقات نشان داده‌است میزان سولفات زیاد در خاک جذب مولیبدن از خاک را مختل می‌کند. مولیبدن از معدود عناصری است که دسترسی گیاه به آن با کاهش pH محدود می‌شود.[۶۴]

سمیت ناشی از مولیبدن در گیاهان

[ویرایش]

یک ویژگی منحصر به فرد از تغذیه مولیبدن، تغییر گسترده بین کمبود بحرانی و غلظت سمعیت است که ممکن است تا ۱۰۰۰۰ برابر (به‌عنوان مثال ۰/۱ تا ۱۰۰۰ میکروگرم مولیبدن در گرم وزن خشک) متفاوت باشد. گیاهان به‌طور کلی نسبت به سمیت مولیبدن کاملاً متحمل هستند. تحت سمیت مولیبدن، بدشکلی برگ‌ها و تغییر رنگ زردطلایی در بافت شاخساره رخ می‌دهد.[۶۵]

غلظت زیاد اما غیررسمی مولیبدن در گیاهان علوفه‌ای ممکن است برای جانوران به ویژه برای نشخوارکنندگان که نسبت به غلظت‌های بیش ازحد مولیبدن حساس هستند، خطرناک باشد. غلظت‌های مولیبدن بیش از ۵ تا ۱۰ میلی‌گرم در کیلوگرم وزن خشک علوفه می‌تواند باعث ایجاد سمیت شناخته شده به عنوان مولیبدنوز یا ترشک شود. مولیبدنوز به علت عدم تعادل Mo و Cu در غذای نشخوارکننده، یعنی کمبود مس ناشی از آن ایجاد می‌شود.[۶۶] علائم سمیت شامل کاهش رشد، کم خونی، بی‌اشتهایی، اسهال و ضعف همراه با تحلیل رفتن نخاع است. جانورانی که آرامش ندارند، لاغر می‌شوند و در نهایت می‌میرند.[۶۷] از اثر مهارکننده سولفات روی میزان جذب مولیبدات می‌توان برای کاهش غلظت مولیبدن در گیاهان به سطوح غیر سمی استفاده کرد؛ یا برای خود گیاهان یا برای نشخوارکنندگان.[۶۸]

در بیشتر خاک‌ها، آهک‌زنی برای افزایش pH خاک می‌تواند غلظت مولیبدات در دسترس را افزایش داده و کمبودها را برطرف کند. در بیشتر موارد آهک‌زدن به بهترین استراتژی حاصلخیزی مولیبدن تبدیل می‌شود.[۶۹] از آنجا که مولیبدن بسیار phloem-mobile است، محلول‌پاشی یک روش مناسب و آسان برای اصلاح کمبود حاد مولیبدن است. اثربخشی پایین خاک در مقایسه با مولیبدن محلول‌پاشی شده ممکن است نشان‌دهنده تثبیت مولیبدن در خاک باشد، با این حال، اغلب نتیجه اختلال در جذب توسط ریشه‌ها نیز است.[۷۰] اما در خاک‌هایی که آهک‌زنی عملی نیست و غلظت مولیبدن کم است، می‌توان از کودهای مولیبدن استفاده کرد. منابع کودی شاخص مولیبدن، مولیبدات سدیم، مولیبدات آمونیوم و مولیبدن تری‌اکسید هستند.[۷۱]

  • مولیبدات سدیم شایع‌ترین نوع کود مولیبدن است. می‌تواند برروی خاک پخش شده یا با آن مخلوط شود، با محلول‌پاشی استفاده کرد یا در تیمار بذر قرار داد.[۷۲] فقط در مقدار بسیار کمی برای برآوردن نیازهای سالانه گیاه مورد نیاز است که در مراحل اولیه رشد اعمال می‌شود. به طورکلی یک اسپری در هر محصول کافی است، مگر در مواردی که کمبود آن مشخص شود.[۷۳]
  • منابع محلول مولیبدن، مولیبدات آمونیوم و مولیبدات سدیم، برای محلول‌پاشی برگی مناسب هستند و معمولاً به میزان ۱۴۰ تا ۲۱۰ گرم در هکتار استفاده می‌شوند. تیمارهای بذری که شامل کود مولیبدن هستند، اغلب در مناطقی که کمبود مولیبدن دارند استفاده می‌شوند. میزان حدود ۳۵ گرم بر هکتار معمولاً مناسب است.[۷۴] تیمارهای بذری مولیبدن باید سه تا چهار سال مولیبدن گیاه را تأمین کنند.
  • مولیبدن تری‌اکسید به دلیل حلالیت کم برای کاربرد خاکی مناسب است. نشان داده شده‌است که استفاده از مولیبدن تری‌اکسید به میزان ۱۵۰ گرم در هکتار دارای فعالیت باقی مانده تا ۵ سال است. در کاربرد خاکی، کود مولیبدن اغلب با مواد کودی دیگر مخلوط می‌شود تا به یکنواختی کمک کند یا ممکن است قبل از کاشت در آب حل شده و روی خاک پاشیده شود.[۷۵]

مولیبدن از طرق زیر مخصوصاً کودهای شیمیایی می‌تواند به خاک افزوده شود) غلظت مولیبدن در نیترات آمونیوم ۵۶، در کودهای فسفاتی ۴۵ و در کلرور پتاسیم ۲۶ میلی‌گرم در کیلوگرم گزارش شده‌است. همچنین مقادیر کمی از Mo از طریق نشت‌های اتمسفری وارد خاک می‌شود. حضور این عنصر در اتمسفر تا حدودی زیادی از سوختن نفت و زغال سنگ به وجود می‌آید. غلظت Mo در لجن فاضلاب به دلیل آلوده شدن به فاضلاب‌های صنعتی معمولاً بیشتر از خاک است. میانگین غلظت Mo در لجن فاضلاب که در چهار تحقیق گزارش شد، حدود ۱۲ میلی‌گرم در کیلوگرم است.[۷۶]

  1. Meija, J.; et al. (2016). "Atomic weights of the elements 2013 (IUPAC Technical Report)". شیمی محض و کاربردی(نشریه). 88 (3): 265–91. doi:10.1515/pac-2015-0305.
  2. "Molybdenum: molybdenum(I) fluoride compound data". OpenMOPAC.net. Retrieved 2007-12-10.
  3. Magnetic susceptibility of the elements and inorganic compounds, in Handbook of Chemistry and Physics 81st edition, CRC press.
  4. "مولیبدن: molybdenum(I) fluoride compound data". OpenMOPAC.net. Retrieved 2007-12-10.
  5. Lide, David R., ed. (1994). "Molybdenum". CRC Handbook of Chemistry and Physics. Vol. 4. Chemical Rubber Publishing Company. p. 18. ISBN 978-0-8493-0474-3.
  6. "It's Elemental - The Element Molybdenum". education.jlab.org (به انگلیسی). Archived from the original on 2018-07-04. Retrieved 2018-07-03.
  7. Bjornsson, Ragnar; Neese, Frank; Schrock, Richard R.; Einsle, Oliver; DeBeer, Serena (2015). "The discovery of Mo(III) in FeMoco: reuniting enzyme and model chemistry". Journal of Biological Inorganic Chemistry. 20 (2): 447–460. doi:10.1007/s00775-014-1230-6. ISSN 0949-8257. PMC 4334110. PMID 25549604.
  8. Van Stappen, Casey; Davydov, Roman; Yang, Zhi-Yong; Fan, Ruixi; Guo, Yisong; Bill, Eckhard; Seefeldt, Lance C.; Hoffman, Brian M.; DeBeer, Serena (2019-09-16). "Spectroscopic Description of the E1 State of Mo Nitrogenase Based on Mo and Fe X-ray Absorption and Mössbauer Studies". Inorganic Chemistry. 58 (18): 12365–12376. doi:10.1021/acs.inorgchem.9b01951. ISSN 0020-1669. PMC 6751781. PMID 31441651.
  9. Wieser, M. E.; Berglund, M. (2009). "Atomic weights of the elements 2007 (IUPAC Technical Report)" (PDF). Pure and Applied Chemistry. 81 (11): 2131–2156. doi:10.1351/PAC-REP-09-08-03. S2CID 98084907. Archived from the original (PDF) on 2012-03-11. Retrieved 2012-02-13.
  10. Meija, Juris; et al. (2013). "Current Table of Standard Atomic Weights in Alphabetical Order: Standard Atomic weights of the elements". Commission on Isotopic Abundances and Atomic Weights. Archived from the original on 2014-04-29.{{cite web}}: نگهداری یادکرد:ربات:وضعیت نامعلوم پیوند اصلی (link)
  11. Lide, David R., ed. (1994). "Molybdenum". CRC Handbook of Chemistry and Physics. Vol. 4. Chemical Rubber Publishing Company. p. 18. ISBN 978-0-8493-0474-3.
  12. Emsley, John (2001). Nature's Building Blocks. Oxford: Oxford University Press. pp. 262–266. ISBN 978-0-19-850341-5.
  13. Parish, R. V. (1977). The Metallic Elements. New York: Longman. pp. 112, 133. ISBN 978-0-582-44278-8.
  14. 1. Emsley, G. (2012). Molybdenum. In Royal Society of Chemistry, from https://www.rsc.org/periodic-table/element/42/molybdenum
  15. Emsley, G. (2012). Molybdenum. In Royal Society of Chemistry, from https://www.rsc.org/periodic-table/element/42/molybdenum
  16. Pie chart of world Mo uses. London Metal Exchange.
  17. Emsley, John (2001). Nature's Building Blocks. Oxford: Oxford University Press. pp. 262–266. ISBN 978-0-19-850341-5.
  18. "Molybdenum". AZoM.com Pty. Limited. 2007. Archived from the original on 2011-06-14. Retrieved 2007-05-06.
  19. Lide, David R., ed. (1994). "Molybdenum". CRC Handbook of Chemistry and Physics. Vol. 4. Chemical Rubber Publishing Company. p. 18. ISBN 978-0-8493-0474-3.
  20. Considine, Glenn D., ed. (2005). "Molybdenum". Van Nostrand's Encyclopedia of Chemistry. New York: Wiley-Interscience. pp. 1038–1040. ISBN 978-0-471-61525-5.
  21. Considine, Glenn D., ed. (2005). "Molybdenum". Van Nostrand's Encyclopedia of Chemistry. New York: Wiley-Interscience. pp. 1038–1040. ISBN 978-0-471-61525-5.
  22. "Molybdenum Statistics and Information". U.S. Geological Survey. 2007-05-10. Archived from the original on 2007-05-19. Retrieved 2007-05-10.
  23. Considine, Glenn D., ed. (2005). "Molybdenum". Van Nostrand's Encyclopedia of Chemistry. New York: Wiley-Interscience. pp. 1038–1040. ISBN 978-0-471-61525-5.
  24. "Molybdenum". AZoM.com Pty. Limited. 2007. Archived from the original on 2011-06-14. Retrieved 2007-05-06.
  25. Cubberly, W. H.; Bakerjian, Ramon (1989). Tool and manufacturing engineers handbook. Society of Manufacturing Engineers. p. 421. ISBN 978-0-87263-351-3.
  26. Considine, Glenn D., ed. (2005). "Molybdenum". Van Nostrand's Encyclopedia of Chemistry. New York: Wiley-Interscience. pp. 1038–1040. ISBN 978-0-471-61525-5.
  27. Lal, S.; Patil, R. S. (2001). "Monitoring of atmospheric behaviour of NOx from vehicular traffic". Environmental Monitoring and Assessment. 68 (1): 37–50. doi:10.1023/A:1010730821844. PMID 11336410. S2CID 20441999.
  28. Gray, Theodore (2009). The Elements. Black Dog & Leventhal. pp. 105–107. شابک ‎۱−۵۷۹۱۲−۸۱۴−۹.
  29. Gottschalk, A. (1969). "Technetium-99m in clinical nuclear medicine". Annual Review of Medicine. 20 (1): 131–40. doi:10.1146/annurev.me.20.020169.001023. PMID 4894500.
  30. Winer, W. (1967). "Molybdenum disulfide as a lubricant: A review of the fundamental knowledge" (PDF). Wear. 10 (6): 422–452. doi:10.1016/0043-1648(67)90187-1. hdl:2027.42/33266.
  31. "New transistors: An alternative to silicon and better than graphene". Physorg.com. January 30, 2011. Retrieved 2011-01-30.
  32. Topsøe, H.; Clausen, B. S.; Massoth, F. E. (1996). Hydrotreating Catalysis, Science and Technology. Berlin: Springer-Verlag.
  33. Moulson, A. J.; Herbert, J. M. (2003). Electroceramics: materials, properties, applications. John Wiley and Sons. p. 141. ISBN 978-0-471-49748-6.
  34. Gagnon, Steve. "Molybdenum". Jefferson Science Associates, LLC. Archived from the original on 2007-04-26. Retrieved 2007-05-06.
  35. International Molybdenum Association بایگانی‌شده در ۲۰۰۸-۰۳-۰۹ توسط Wayback Machine. imoa.info.
  36. Fierro, J. G. L., ed. (2006). Metal Oxides, Chemistry and Applications. CRC Press. pp. 414–455.
  37. Centi, G.; Cavani, F.; Trifiro, F. (2001). Selective Oxidation by Heterogeneous Catalysis. Kluwer Academic/Plenum Publishers. pp. 363–384.
  38. Csepei, L. -I. (2011). "Kinetic studies of propane oxidation on Mo and V based mixed oxide catalysts" (PDF). PhD Thesis, Technische Universität Berlin. Archived (PDF) from the original on 2016-12-20. Retrieved 2016-12-04.
  39. Naumann d'Alnoncourt, Raoul; Csepei, Lénárd-István; Hävecker, Michael; Girgsdies, Frank; Schuster, Manfred E.; Schlögl, Robert; Trunschke, Annette (March 2014). "The reaction network in propane oxidation over phase-pure MoVTeNb M1 oxide catalysts" (PDF). Journal of Catalysis. 311: 369–385. doi:10.1016/j.jcat.2013.12.008. hdl:11858/00-001M-0000-0014-F434-5. Archived from the original (PDF) on 2016-02-15. Retrieved 2016-12-04.
  40. Amakawa, Kazuhiko; Kolen'Ko, Yury V.; Villa, Alberto; Schuster, Manfred E/; Csepei, Lénárd-István; Weinberg, Gisela; Wrabetz, Sabine; Naumann d'Alnoncourt, Raoul; Girgsdies, Frank; Prati, Laura; Schlögl, Robert; Trunschke, Annette (7 June 2013). "Multifunctionality of Crystalline MoV(TeNb) M1 Oxide Catalysts in Selective Oxidation of Propane and Benzyl Alcohol". ACS Catalysis. 3 (6): 1103–1113. doi:10.1021/cs400010q. Archived from the original on 22 October 2018. Retrieved 4 December 2016.
  41. Hävecker, Michael; Wrabetz, Sabine; Kröhnert, Jutta; Csepei, Lenard-Istvan; Naumann d'Alnoncourt, Raoul; Kolen'Ko, Yury V.; Girgsdies, Frank; Schlögl, Robert; Trunschke, Annette (January 2012). "Surface chemistry of phase-pure M1 MoVTeNb oxide during operation in selective oxidation of propane to acrylic acid" (PDF). Journal of Catalysis. 285 (1): 48–60. doi:10.1016/j.jcat.2011.09.012. hdl:11858/00-001M-0000-0013-FB1F-C. Archived from the original (PDF) on 2016-10-30. Retrieved 2016-12-04.
  42. Kapp, R. W. (2014). Molybdenum. In P. Wexler (Ed.), Encyclopedia of Toxicology (Third Edition) (pp. 383-388). Oxford: Academic Press.
  43. Blanco, A. , & Blanco, G. (2017). Chapter 29 - Essential Minerals. In A. Blanco & G. Blanco (Eds.), Medical Biochemistry (pp. 715-743): Academic Press.
  44. Jeffery, E. H. , Wallig, M. A. , & Tumbleson, M. E. (2002). 23 - Nutritional Toxicologic Pathology. In W. M. Haschek, C. G. Rousseaux, & M. A. Wallig (Eds.), Handbook of Toxicologic Pathology (Second Edition) (pp. 595-629). San Diego: Academic Press.
  45. Mengel, Konrad & Kirkby, Ernest & Kosegarten, Harald & Thomas, Appel. (2001). Principles of Plant Nutrition. 10.1007/978-94-010-1009-2.
  46. Mengel, Konrad & Kirkby, Ernest & Kosegarten, Harald & Thomas, Appel. (2001). Principles of Plant Nutrition. 10.1007/978-94-010-1009-2.
  47. Marschner, P.. (2012). Marschner's Mineral Nutrition of Higher Plants. 10.1016/C2009-0-63043-9.
  48. Mengel, Konrad & Kirkby, Ernest & Kosegarten, Harald & Thomas, Appel. (2001). Principles of Plant Nutrition. 10.1007/978-94-010-1009-2.
  49. Schulte, E. E. (n d). Soil and Applied Molybdenum (A3555). In University of Wisconsin´Extension, From corn.agronomy.wisc.edu/Management/pdfs/a3555.pdf · PDF file
  50. Marschner, P.. (2012). Marschner's Mineral Nutrition of Higher Plants. 10.1016/C2009-0-63043-9.
  51. Marschner, P.. (2012). Marschner's Mineral Nutrition of Higher Plants. 10.1016/C2009-0-63043-9.
  52. 9. Pienkos, P. T. , Shah, V. K. , & Brill, W. J. (1980). Molybdenum in Nitrogenase. In M. P. COUGHLAN (Ed.), Molybdenum and Molybdenum-Containing Enzymes (pp. 385-401): Elsevier Ltd.
  53. Marschner, P.. (2012). Marschner's Mineral Nutrition of Higher Plants. 10.1016/C2009-0-63043-9.
  54. Gerik, T. , Oosterhuis, D. , & Torbert, H. (1998). Managing Cotton Nitrogen Supply. Advances in Agronomy - ADVAN AGRON, 64, 115-147. doi:10.1016/S0065-2113(08)60503-9
  55. Marschner, P.. (2012). Marschner's Mineral Nutrition of Higher Plants. 10.1016/C2009-0-63043-9.
  56. Marschner, P.. (2012). Marschner's Mineral Nutrition of Higher Plants. 10.1016/C2009-0-63043-9.
  57. Marschner, P.. (2012). Marschner's Mineral Nutrition of Higher Plants. 10.1016/C2009-0-63043-9.
  58. Marschner, P.. (2012). Marschner's Mineral Nutrition of Higher Plants. 10.1016/C2009-0-63043-9.
  59. Marschner, P.. (2012). Marschner's Mineral Nutrition of Higher Plants. 10.1016/C2009-0-63043-9.
  60. Mengel, Konrad & Kirkby, Ernest & Kosegarten, Harald & Thomas, Appel. (2001). Principles of Plant Nutrition. 10.1007/978-94-010-1009-2.
  61. Marschner, P.. (2012). Marschner's Mineral Nutrition of Higher Plants. 10.1016/C2009-0-63043-9.
  62. Mengel, Konrad & Kirkby, Ernest & Kosegarten, Harald & Thomas, Appel. (2001). Principles of Plant Nutrition. 10.1007/978-94-010-1009-2.
  63. Marschner, P.. (2012). Marschner's Mineral Nutrition of Higher Plants. 10.1016/C2009-0-63043-9.
  64. [www.pthorticulture.com/en/training-center/role-of-molybdenum-in-plant-culture/ «Role of Molybdenum in Plant Culture»].
  65. Marschner, P.. (2012). Marschner's Mineral Nutrition of Higher Plants. 10.1016/C2009-0-63043-9.
  66. Marschner, P.. (2012). Marschner's Mineral Nutrition of Higher Plants. 10.1016/C2009-0-63043-9.
  67. Jeffery, E. H. , Wallig, M. A. , & Tumbleson, M. E. (2002). 23 - Nutritional Toxicologic Pathology. In W. M. Haschek, C. G. Rousseaux, & M. A. Wallig (Eds.), Handbook of Toxicologic Pathology (Second Edition) (pp. 595-629). San Diego: Academic Press.
  68. Marschner, P.. (2012). Marschner's Mineral Nutrition of Higher Plants. 10.1016/C2009-0-63043-9.
  69. Reicks, S. and Jeschke, M. (2017, August). Molybdenum Fertility In Crop Production. In DuPont Pioneer Agronomy Sciences, From https://smithseed.com/sites/default/files/documents/Molybdenum-Fertility.pdf
  70. Marschner, P.. (2012). Marschner's Mineral Nutrition of Higher Plants. 10.1016/C2009-0-63043-9.
  71. Reicks, S. and Jeschke, M. (2017, August). Molybdenum Fertility In Crop Production. In DuPont Pioneer Agronomy Sciences, From https://smithseed.com/sites/default/files/documents/Molybdenum-Fertility.pdf
  72. Reicks, S. and Jeschke, M. (2017, August). Molybdenum Fertility In Crop Production. In DuPont Pioneer Agronomy Sciences, From https://smithseed.com/sites/default/files/documents/Molybdenum-Fertility.pdf
  73. BARMAC (A Division of Amgrow Pty Ltd). (2016). Sodium Molybdate. In www.barmac.com, From https://barmac.com.au/wp-content/uploads/sites/3/2016/01/Sodium-Molybdate-PIS.pdf
  74. Reicks, S. and Jeschke, M. (2017, August). Molybdenum Fertility In Crop Production. In DuPont Pioneer Agronomy Sciences, From https://smithseed.com/sites/default/files/documents/Molybdenum-Fertility.pdf
  75. International Plant Nutrition Institute. (2015, 21 May). Molybdenum Fertilization. In IPNI CANADA, From anz.ipni.net/article/ANZ-3240
  76. ملکوتی، محمد جعفر (۱۳۹۴). توصیه بهینه مصرف کود برای کشاورزی در ایران. تهران: انتشارات مبلغان. صص. ۱۲۹. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۲۶۱۴-۹۵-۰.