سلام - ویکی‌واژه

وام گرفته شده از عربی سَلَام (سَلام، ”صلح”).

• /سَل/آم/

1. (احوال‌پرسی): واژه‌ای که در آغاز دیدار یا گفت‌وگو با کسی بر زبان آورده می‌شود. زمان مجاز برای اجرای اسکریپت‌ها منقضی شده است. و زمان مجاز برای اجرای اسکریپت‌ها منقضی شده است.، زمان مجاز برای اجرای اسکریپت‌ها منقضی شده است..
2. ذکری که نمازگزار در آخرین رکعت نماز می‌گوید و با این ذکر، نماز تمام می‌شود.
3. (فقه): سه زمان مجاز برای اجرای اسکریپت‌ها منقضی شده است.‌ای که با سلام آغاز می‌شود و از ارکان زمان مجاز برای اجرای اسکریپت‌ها منقضی شده است. است و زمان مجاز برای اجرای اسکریپت‌ها منقضی شده است. در آخرین زمان مجاز برای اجرای اسکریپت‌ها منقضی شده است. نماز بیان می‌کند.یکی از نام های خداوند است
4. (قدیمی): زمان مجاز برای اجرای اسکریپت‌ها منقضی شده است. زمان مجاز برای اجرای اسکریپت‌ها منقضی شده است. از زمان مجاز برای اجرای اسکریپت‌ها منقضی شده است. و زمان مجاز برای اجرای اسکریپت‌ها منقضی شده است.
5. (نظامی): زمان مجاز برای اجرای اسکریپت‌ها منقضی شده است. مرد زمان مجاز برای اجرای اسکریپت‌ها منقضی شده است. به حالت زمان مجاز برای اجرای اسکریپت‌ها منقضی شده است. و بالا بردن دست راست و قرار دادن نوک انگشت وسط رو به شقیقه، به شکلی که کف دست راست رو به جلو است.

• /سال/آم/

سالام

1. برخی لهجه‌های آذری و ترکی به جای سلام عبارت سالام را صرف می‌کنند که در واقع مفهوم دقیق کلمه همین است.

   سالام گویندگان در واقع گروندگان کیش و عقایدی بودند که مقاربت با جنس مخالف را تبلغ می‌کردند و ضد هم‌جنس‌گرایی در جامعه شناخته‌می‌شود.